Nightmare
  • مقروء 3,565
  • صوت 566
  • أجزاء 18
  • مقروء 3,565
  • صوت 566
  • أجزاء 18
مستمرة، تم نشرها في أغسـ ١٥, ٢٠٢٢
عنوان: کابوس 
ژانر:رمنس،مافیایی،انگست،اسمات
کاپل:چانبک،کریسبک،کایهو
روز آپ: یکشنبه 
.
.
.
خلاصه:

چان به عنوان یه مرد بالغ سی و سه ساله هر چیزی رو که میخواست داشت یه همسر زیبا و اعتباری که قرار بود بزودی تبدیلش کنه به رییس بعدی دایره مواد مخدر ولی همه چی بهم ریخت وقتی همسرش بکهیون، توی آتیش سوزی مشکوکی ، دزدیده شد. شایعه هایی پخش شده بود که  مافیایی به اسم کریس وو ، همسرش رو زندانی کرده. مردی که میتونست معشوقه قبلی بکهیون باشه یا.....
جميع الحقوق محفوظة
قم بالتسجيل كي تُضيف Nightmare إلى مكتبتك وتتلقى التحديثات
أو
#89مافیایی
إرشادات المحتوى
قد تعجبك أيضاً
Damon/رام کردن بقلم Lomara_926
16 جزء undefined أجزاء مستمرة
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
rebellious(سرکش)  بقلم Querencia_Metanoia
31 جزء undefined أجزاء مستمرة
برشی از فیک ☆☆☆☆☆ یونگی-تو چیکار کردی تهیونگ؟! دستی با کلافگی بین حجم موهای مشکی و نرمش کشید: - من از اون پسر شکسته کسی رو ساختم که هیچکس حریفش نمیشه و به هرچی که میخواد میرسه. کمی مکث کرد و ادامه داد: -فقط یه مشکلی هست... پسر روبه روش کنجکاو شد: -چه مشکلی؟! لبش رو با کلافگی گاز گرفت: - چیزی که اون الان بدجوری میخوادش... قهوه رو یه نفس خورد و آروم گفت: -اون منو میخواد. ☆☆☆☆☆☆☆ لبهای نرمش رو به گوش ته کشید و درحالی که روی لاله ی گوشش رو میبوسید زمزمه کرد: - ددی میدونه که چقدر جذاب و سکسیه؟ تهیونگ گردنش رو کج کرد تا گوشش رو ازش دور کنه اما هدف بعدی لبهای کوچیک کوک گردنش بود. درحالی که لبهاش رو به گردنش چسبونده بود، عطر پوست نازک کنار شاهرگش رو نفش کشید و بازم زمزمه کرد: - تمام وجودت زیبا به نظر میرسه. ته بیخیال زمزمه کرد: - جدا؟! کوک بی صدا روی گردنش لب زد: - بلاخره تسلیمت میکنم و به دستت میارم. ☆☆☆☆☆☆☆☆☆ نگاهی به چشم های نگران جیمین انداخت و گفت: یونگی-هیولایی که اون با دستهای خودش ساخته اگر امشب نتونه تهیونگ رو به دست بیاره همه جا رو به خون میکشه و ته هم اینو میدونه پس مجبوره بهش اجازه ی پیش روی بده Couple: kokv, vkok, mingi, yonmin, namjin Genre: mafia, action, drama , romance, smut, verse Winter: hediyeh