pesky
  • Reads 592
  • Votes 96
  • Parts 9
  • Reads 592
  • Votes 96
  • Parts 9
Complete, First published Aug 16, 2022
_نه. احمق هایی که خیلی احمقن شامل آدمایی میشن که ساعت سه صبح تصمیم می‌گیرن با یه تفنگ پلاستیکی مردمی که فقط تصمیم دارن بخوابن رو بترسونن.
با بالا انداختن ابروم پرسیدم: مردمی که فقط تصمیم دارن بخوابن؟ خب اون مردم می‌تونن بیخیال آدمای احمقِ احمقی بشن که با تفنگ پلاستیکی جلوی آیینه وایستادن، به قیافه ی تاسف بر انگیز خودشون خیره شدن و از خودشون می‌پرسن چرا حتی مردن هم خسته کننده و بیخوده؟
چيزی نگفت و فقط خیره به من، پلک می‌زد. یک، دو، سه،... فکر کنم پونزدهمین پلک زدنش بود که بالاخره با صدایی آروم گفت: به هر حال...دنیا به آدمای احمقِ احمق هم نیاز داره. آدمایی مثل...تو.

این داستان عاشقانه و روزمره‌ی ویمینه و شاید میون سر و کله زدن های دوره‌گرد قصه‌گو و خاکستری محبوس، کمی هم عطر نعنایی نامکوک رو حس کنید!
All Rights Reserved
Sign up to add pesky to your library and receive updates
or
#2namkook
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
37 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
Cinderella with black shoes by minmini69
4 parts Ongoing
همیشه احساس میکردم یکی داره نگاهم میکنه. سعی کردم به این احساس توجهی نکنم،فکر میکردم توهمی بیش نیست ولی با چیزی که امروز تو اتاقم پیدا کرده بودم شکم به یقین تبدیل شد. __________________ با دیدن جغدی که این مدت همش پشت پنجره ی اتاقم میومد لبخندی زدم ولی صبر کن ببینم اون چجوری کنار پنجرمه درحالی که جایی برای نشستن نیست. گوشیم رو برداشتم تا ازش عکس بگیرم،با روشن کردن چراغخواب کنار تختم خواستم ازش عکسی بگیرم که با صحنه ای که دیدم از ترس خشکم زد ___________________ با دیدن شخصی که روی صندلیه وسط اتاق بود اشک تو چشمام حلقه زد و چونم از ترس و ناراحتی لرزید.حس میکردم قلبم از ناراحتی مچاله شد. با چشمایه اشکی به هیونگ نگاه کردم کسی که بیشتر از هرکسی تو دنیام بهش اعتماد داشتم ولی الان با دستایه خونی داشت میومد سمتم ___________________ یونجی: باور اینکه یونگی کوچولوم گمشده بود و دیگه برنمیگشت اشکی تو چشمام حلقه زد. حتی فکرشم نمیکردم شیطانی که زندگی برادر کوچولوم رو جهنم کرده بود کسی بود که خودم با دستایه خودم اورده بودمش تو خانوادمون. genre:Criminal,angst,smut,Bdsm,psychologic Couple:taekookgi,secret هشدار:این فنفیکشن شامل صحنه هایی از تجاوز و ادمخواری و قتل هست اگه دوست ندارین نخونین:)
You may also like
Slide 1 of 10
Sweet Gambling💲 cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
MoonChild || S.1 completed cover
𝐶𝑜𝑚𝑒𝐵𝑎𝑐𝑘 cover
Drunk△ cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
BTS(ONE-SHOT) cover
Oneshots || BTS cover
Mad wolf | kookv cover
Cinderella with black shoes cover

Sweet Gambling💲

52 parts Complete

Sweet Gambling قمار شیرین ■پایان یافته■ برای به دست آوردن قلبت خیلی صبوری به خرج دادم ... عشق واقعی ارزش صبر کردن داره ... ژانر:رومنس•اسمات•انگست•ازدواج اجباری کاپل: تهکوک - یونمین