"اما..اخه...چرا نمیتونن مارو مثل خودشون ببینن..ما حق عاشق شدن نداریم؟ چرا انقد اذیت میکنن مگه خودشون عاشق نمیشن مگه ما ادم نیستیم؟" "خاصیت مشهوریت همینه!" "اما من نمیخوام از دستش بدم...خواهش میکنم...بزارین واسه بار اخر بغلش کنم" "بحث چیزی که تو میخوای نیست...بعضی موقع ها باید کاراییو انجام بدی که نمیخوای...اما به نفع همس." های گایز داستان نوشته ی خودمه و کپی یا ترجمه نیست کاپل اصلی : تهیونگ بیتیاس و جنی بلکپینک بچه ها اول داستان بگم من هیچگونه شیپی نمیکنم و هیچگونه شیپ کردن تعصبی نمیپذیرم. قصدم آزار و اذیت به ایدل هام نیست♡ سعی میکنم هر روز یه پارت اپ کنم به شرطی که حمایت بشه دوستون دارم♡