″من اینقدر دوست دارم که اگه بغض کنی اولین قطرهیِ اشک از چشمای من میریزه.دوست دارم؛ مثل آهنگی که هردومون حفظیم، مثل هوای ابری و بارونی، مثل قدم زدن روی برف، مثل حموم قبل از خواب، سیگار بعد از چای، اولین آغوش، اولین بوسه، اولین رابطه، مثل گریه از شادی، عطر گلخونه ها، بوی کلبه جنگلی، مثل دستپخت مامان بزرگ، مثل بوی کتاب، مثل پیتزا، لازانیا، پاستا، مثل فصل بهار، مثل دیوونه ها. مم و تو که دیوونه همیم! و اینو بدون کیم تهیونگ از این لحظه به بعد من محکومم به تو و تو؟ شیرین ترین گناه منی که قرار نیست از زیر قصاصش در برم!"