از تولد تا مرگ
  • GELESEN 339
  • Stimmen 41
  • Teile 1
  • GELESEN 339
  • Stimmen 41
  • Teile 1
Abgeschlossene Geschichte, Zuerst veröffentlicht Feb. 02, 2015
همه جا تاریک است و چیزی نمی بینم. تنها سر و صدای نا مفهومی از بیرون این محفظه‌ی لعنتی که دورم پیچیده شده است به گوشم می رسد. اصلا این محفظه را دوست ندارم. تقلا می کنم می خواهم از آن بیرون بیایم. انگار دنیایی دیگر مرا می خواند. احساس می کنم چیزی پایم را گرفته. چیزی شبیه دست خودم. نور عجیبی به چشمانم می خورد. حال تنها روشنایی است. نمی توانم نفس بکشم. احساس مرگ می کنم.
Alle Rechte vorbehalten
Melden Sie sich an und fügen Sie از تولد تا مرگ zu deiner Bibliothek hinzuzufügen und Updates zu erhalten
or
Inhaltsrichtlinien
Vielleicht gefällt dir auch
Vielleicht gefällt dir auch
Slide 1 of 10
 🔞من همخوابه ی هیونگام شدم!  🔞 I slept with my brothers! 🔞 cover
GodFather cover
Daddy or baby ? cover
Tweet cover
~KOOKV~ONESHOTES~ cover
Sword of Darkness cover
My pink snowflake cover
Lost |Vkook| cover
Vmin Tweet👥 cover
Stop Rewind Play | Vkook | mini fic cover

🔞من همخوابه ی هیونگام شدم! 🔞 I slept with my brothers! 🔞

4 Kapitel Laufend

نباید خط قرمزها رو رد میکردی داداش کوچولو! تو که میدونستی چه بلایی سر یه قانون شکن میاد!!! دوستان قبل از هر چیزی اینو بگم که اثر ممکنه در ادامه فول اسمات همراه با جزئیات بیشتر و ریز باشه. پس کسانی که دوس ندارن پیگیری نکنن و نخونن که نخوان اعتراضی داشته باشن. دوست عزیزی که زیر ۱۸ سال هستی. نخون گلم. نخون فدات شم.