Story cover for *ORACLE* by maha_xixi1485
*ORACLE*
  • WpView
    LECTURES 185
  • WpVote
    Votes 36
  • WpPart
    Parties 4
  • WpView
    LECTURES 185
  • WpVote
    Votes 36
  • WpPart
    Parties 4
En cours d'écriture, Publié initialement août 25, 2022
با یک پیشگویی به ظاهر ساده و هدیه تولد زندگی خیلی ها عوض شد...
خیلی ها قربانی شدن و خیلی ها زنده موندن.

«یعنی من زندگی خودم و جیمین رو مدیون تو هستم؟»
«بخاطر تو... لیان یه ادم دیگه شد. حداقل کمی متاسف باش»
«تو که میدونستی قراره زندگی من با برادرت چجوری باشه، چرا به منم کمک نکردی؟»
«مسخرست... دروغ تحویل من نده .. من نمیخوامشون. چطور ممکنه اینده رو ببینی عاشق یکی که ازت کوچیکتره بشی؟»
«تو ورژن کوچیک شده پدربزرگتی مینی... دوست نداری چند تا جیمین کوچولو از سر و کولت بالا برن؟»
«میدونم اجازه ندارم اپا صدات کنم چه برسه به اوما.. ولی من که تقصیری ندارم هوم؟ میشه منم دوست داشته باشی؟ اگه باز بگی نه قسم میخورم دیگه نفس نمیکشم»
«عشق اول؟ دروغ تحویل من نده سوک... تا اومدم عاشقت بشم خودت خرابش کردی خودت.. از من گله نکن»

کاپل: کوکوی_سپ_نامجین_«یونمین» یونگجه و جیمین*
ژانر: امگاورس_امپرگ_ انگست_هپی اند؟


بیشتر فوکوس رو کوکوی و یونمین هست**
نویسنده:______
مترجم: ماها
ادیتور: آیسل
بازگردانی شده توسط تیم: سیلور اکسو
Tous Droits Réservés
Inscrivez-vous pour ajouter *ORACLE* à votre bibliothèque et recevoir les mises à jour
ou
#434اسمات
Directives de Contenu
Vous aimerez aussi
Insanity[جنون]  , écrit par deniz13851385
86 chapitres En cours d'écriture
کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ____________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوشش گفت: ـ ولی با
Vous aimerez aussi
Slide 1 of 10
𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻 cover
Lovelorn  cover
Insanity[جنون]   cover
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  cover
Forsaken"vminkook" cover
Hand job | Vkook cover
Blue Job🫧 cover
You're mine | تو مال منی cover
𝐌𝐨𝐨𝐧 𝐤𝐢𝐬𝐬🤍🪽𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 cover
𝐖𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐡𝐨𝐧𝐞 𝐫𝐢𝐧𝐠𝐬 cover

𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻

54 chapitres Terminé

[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون باید یه شخصیت شرور باشه؟ یعنی آخرش قراره که به همین سادگی نابود بشه؟ یکی به نارنگی کمک کنه.. · · ─────── ·𖥸· ─────── · · Name:Tangerine rescue operation[عملیات نجات نارنگی] Genre: Omegaverse, Fantasy, Romance, Fun, Maybe a little smut? Couple: Kookv Writer: Luna🌙 ◉Start:1401/06/28 ◉End: 1403/01/16 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسما‌ت‌های مولایی است دوست عزیز🦭