Three puzzle pieces - badiiii - Wattpad

Three puzzle pieces

Reads 6,268
Votes 320
Parts 9

Reads 6,268
Votes 320
Parts 9

fanfiction puzzle romance vkook اسمات تریسام تهکوک عاشقانه ویکوک کوکوی

سه قطعه ی پازل ، سه انسان با تفاوت های بیشماری که کنار هم رابطه ی کاملی رو شکل دادن ... هرکدوم از این سه نفر نقصی درونش هست که با دیگری کامل میشه ... 
شخصیت ها : وی ، کوک ، دختری به اسم گو جایون 


اسمات ، تری سام ، عاشقانه

برای بهترینم که باعث شد اولین فن فیکشن زندگیم رو توی واتپد بخونم و بنویسم و معتادش بشم 💛❤️All Rights Reserved

fanfiction puzzle romance vkook اسمات تریسام تهکوک عاشقانه ویکوک کوکوی

Table of contents

9 parts

Sign up to add Three puzzle pieces to your library and receive updates

or

#230عاشقانه

Content Guidelines

You may also like

THE SECRET HUSBAND by Helen___Aw

[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb

[Conflict because of love]{درگیری به دلیل عشق}(تهکوکمین) by Sushi0459

من جمینم اینم بهترین دوستا والفاهای من تهکوک🙂اونا خیلی عجیبن! کاپل:تهکوکمین

* فرشته* by army_bts_nazii

چی میشه اگه مافیای ترسناک قصه ما دل به همسر اجبارییش که ازش متنفر بود و اون رو عامل بدبختی هاش می دونست ببنده جوری که که با نبود اون اکسیژنی برای تنفس نداشته باشه کاپل : جینمین تاریخ شروع : 1402/3/27 تاریخ پایان :1403/9/30 ( زیادی طول کشید 😅) خشن ، مافیایی ،اجبار، لیتل، عاشقانه ، اندکی کمدی،بچه، هپی اند :] این داستان به هیچ وجه واقعی نیست و ساخته ذهن نویسنده می باشد.

A Little Cat Boy by DibaaVminkook

ژانر:فلاف کت بوی رمنس کمی خشن چیم کوچولو بابت داشتن ددیه مهربونش خیلی خوشحاله^^

𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 by ma1397

برشی از رمان📃🌱 +ددیییییی ×چی شده پسرم چرا داری باز نق میزنی؟ +خو ددی از وقتی هانول به دنیا اومده فقط به اون توجه میکنید مگه من بیبی تون نیستم؟🥺 ددی کوک همونطور که بغلم می‌کرد دم گوشم زمزمه کرد÷ولی تو فقط جوجه کوچولوی مایی پسر کوچولوی حسود من....🫠 جیمین یه لیتل کیوت و شیرین که از خونه فرار کرده و حالا گیر دوتا ددی مافیا و گرگینه افتاده که اون دو نفر عاشق همن حالا چی میشه اگر اونا از جیمین کوچولو خوششون بیاد؟.....

Midnight (yoonmin) by Ruby___writer

یونگی، آهنگسازی که پس از سال‌ها شکست در کشورهای دیگر به کره بازگشته، در یکی از محله‌های آرام سئول خانه‌ای اجاره می‌کند تا روی موسیقی‌اش کار کند و شاید بتواند در وطنش موفق شود. اما همسایه روبه‌رویی او ، جیمین ، هر شب مهمانی‌های پرسر و صدایی برگزار می‌کند و به‌نظر می‌رسد راز هایی پشت این چهره پرجنب‌وجوش پنهان است. در میان هیاهوی شبانه و برخوردهای غیرمنتظره، زندگی یونگی وارد مسیری عجیب می‌شود که حتی شاید باعث شود او به موفقیتی که همیشه آرزویش را داشته، دست یابد؟! ___________________________________ نام فیک : Midnight کاپل اصلی : yoonmin (یونمین) این داستان یه مینی فیکه ولی حجم پارتها زیاده✨️ ژانر : عاشقانه / رومنس / روزمره / اسمات / هپی اند نویسنده : روبی 💛 وضعیت : تمام شده ✔️ ____________________________________

The Lost by unknownj7

خلاصه: -ددی مهربونه برام شکلات میخره اما بعضی وقتا عصبانی میشه و پاپارو تنبیه میکنه .....پاپا نمیتونه با ما بیاد شهربازی ....ددی یه شلاق سیاه ترسناک داره ....اگه پاپا پسر بدی باشه ددی با اون شلاقه میزنتش برای همین من همیشه به پاپا میگم پسر خوبی باشه آخه دوست ندارم ددی بزنتش...... ژانر: انگست، امپرگ،درام،راز آلود couple: vmin,kookmin وضعیت : پایان یافته

Club House by PanizZahraei

I Loved & I Loved & I Lost u ژانر : رومنس ، هپی اندینگ ، درام کاپل : ؟ وضعیت : پایان یافته

why?! | oneshot by barry_rose

مگه چیکارش کرده بودم که میخواست جلوی چشمام خودشو بکشه؟ میخواست مطمئن شه هیچوقت دیگه نمیتونم بخندم؟ شاید این جوری مطمئن میشد همه ی لبخندام برای همیشه متعلق به اون باقی میمونه امید وارم از خوندنش لذت ببرید:)

The fifth sense by EUGENIEandDANIYAR403

⚫️کیم تهیونگ آلفای خون خالص و ۳۶ ساله پدری مجرده که یه پسر داره... تهیونگ روانشناس معروفی بوده، البته تا قبل از این که یکی از مریض هاش به بدترین شکل ممکن خودکشی کنه و تهیونگ برای همیشه دست از این کار بکشه... ⚫️جئون جونگکوک امگای ۲۱ ساله ای که بعد از تجاوز برادرش در حضور مادر ناتنیش تصمیم به خودکشی میگیره، اما نجات پیدا میکنه و حالا نیاز به یک روانشناس داره... و آیا تهیونگ این پرونده جدید رو قبول میکنه؟ به قلم: Daniyar& Eugenie #امگاورس 🐺 #عاشقانه❤️ #روانشناختی🧩 #تهکوک💜 #اسمات🔞 #ددی‌کینک🗿

You may also like

Slide 1 of 10

THE SECRET HUSBAND cover

[Conflict because of love]{درگیری به دلیل عشق}(تهکوکمین) cover

A Little Cat Boy cover

𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover

Midnight (yoonmin) cover

Club House cover

why?! | oneshot cover

The fifth sense cover

THE SECRET HUSBAND

[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb