رابطهاش با سهون قبل روز تولدش عالی بود. سهون با خنده نگاهش میکرد و خاطرات روزش رو براش تعریف میکرد. وقتی میدیدش بغلش میکرد و کلی کارهای دیگه که دوستهای صمیمی با هم میکنن؛ ولی بعد از اون روز نحس، حتی یک بار هم خندهاش رو ندیده بود.. همش نگاههای سرد و دیوونه کننده! در مقابل این رفتارهای سهون بکهیون جوابی به جز معذرت خواهی نداشت. اما برای چی عذرخواهی میکرد؟ اون واقعا حق داشت تا از این یکنواختی زندگیش خسته بشه.. سهون چش شده بود؟ اون به هیچ عنوان سهونی نبود که قول داده بود همیشه کنار دوستش، بکهیون باشه.. درسته. دوستش، بکهیون! سهون هیچوقت هیچ قولی به شریک زندگیش، بکهیون نداده بود... کاپل: سهبک ، چانبک (یکطرفه) ژانر: درام ، هیجان انگیز ، رمانتیک ، مافیا ، اسمات هپی اند.
48 parts