{Yaghma/یغما}
  • Reads 39
  • Votes 5
  • Parts 5
  • Reads 39
  • Votes 5
  • Parts 5
Complete, First published Sep 05, 2022
Mature
_تورو خداااا...به هرکی میپرستی قسمت میدم بزار برن..خواهش میکنم.بیا بیا منو بجاشون بگیر
پسرک زجه میزد،التماس میکرد،آن هم به دشمن دیرینه اش..کسی که این همه سال را دنبالش پی انتقام میگشت.حال بخاطر معشوق بخاطر دختر شرقی ای که دلش را برده بود خود را تسلیم موجود بی قلب رو به رویش میکرد.اما مرد ضره ای توجه نشان نداد پوزخندش عمیق تر شد و بوراک را بیشتر به آب نزدیک کرد و اسلحه را با سماجت روی شقیقه دختر فشرد.
_بیشرررررررف...کثافطططط...تو طرف حسابت منم..ولشون کن بزار برن،اونا گناهی ندارن توروخدا بکشش بالا..
آلپرن نفسش از گریه و التماس بند آمده بود روی زمین زانو زده و همچنان درخواست آزادی آن دو را داشت.با چشمان یخی خیره اش شد
+آره راست میگی پسرجون..اونا گناهی ندارن و طرف حسابم تویی و منم دارم با تو تسویه حساب میکنم..من فقط قلبتو میخوام و آماده باش که قراره از توی سینت بکشمش بیرون.
حرفش تمام نشده بود که بوراک را میان دریا ول کرد و آن طرف هم دختر را هل داد.آلپرن وحشت زده ناله ای کرد.
+خب..ببینم معشوقت رو نجات میدی یا این دختره گستاخ رو کدوم هان؟!تیک تاک
تیک تاک.....
.
.
.
گروهی که به قصد مسافرت به ترکیه سفر میکنند اما گیر گروه های عجیب غریب خطرناک میفتن
آیا میتونن فرار کنن؟!
اصلا زنده میمونن؟!
چی بسرشون میاد؟!


ژانر: crime #family #fiction
Public Domain
Sign up to add {Yaghma/یغما} to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Lust🔞 (Completed) by fictionland_farsi
38 parts Complete Mature
ژانر : عاشقانه،درام،فول اسمات توجه این فیکشن متعلق به Reinee 17 می باشد و ما فقط ترجمش میکنیم پس حقوقش متعلق به ایشونه. All rights reserved. خلاصه گالف تاوان، دانش آموز 16 ساله دبیرستانی است که اتفاقاً به دلیل همجنس گرا بودن توسط خانواده اش رها میشود. خانواده اون ثروتمند بودن اما پدرش مردی سختگیر بود که طرفدار جامعه LGBTQ نبود. از آن زمان، آنها گالف رو به عنوان پسر خودشون قبول نکردن و اون رو طرد کردن. مادرش نمیتونست کاری در این مورد انجام بده. چون اون فقط به دستورات شوهرش عمل میکرد. گالف چاره ای نداشت جز اینکه برای خودش کار کند تا بتونه تحصیلاتش را در حد همون دبیرستان بیرستان تموم کنه. بنابراین .... در سن بسیار پایین، برده شد. اما برده هرکسی نه!! اون برده یک نفر شد. میو سوپاسیت، پسر 22 ساله ثروتمندترین خانواده آسیایی که با وجود سن بسیار کم، مدیرعامل شرکت اونا هم بود. آیا اونا میتونن نیازهاشون رو در هم پیدا کنن؟ ایا عشق واقعی را جدای از شهوت و نیازهاشون پیدا میکنن؟ روز های آپ :یکشنبه، سه شنبه و پنجشنبه
You may also like
Slide 1 of 10
[ You Are Blue ] cover
Lust🔞 (Completed) cover
Kaisoo Short Story Magazine cover
call me kitten cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
زاده خون cover
Unexpected Revenge cover
♟️⌊ 𝚁𝚒𝚘𝚃 🪔 ⌉🧨 cover
monster alpha cover
گورکن دیوانه cover

[ You Are Blue ]

66 parts Complete

[ Completed ] عشق برای هر کس رنگ های مختلفی داره ، اما اکثرا می گن که قرمزه . اگه از من بپرسی من می گم عشق قرمز عشق واقعی نیست ، قرمز هیجان زده ات می کنه باعث می شه عجولانه تصمیم بگیری و عجولانه ترک کنی ، زود اوج می گیره و زود سقوط می کنه ، به نظر من عشق واقعی عشقیه که بهت احساس خونه بودن بده . عشق واقعی برای من آبی رنگه ، آبی ای که آروم و آگاهت کنه، آبی ای که بهت حس وجود داشتن بده . عشق من آبیه چون تو بهم آرامش می دی ، بهم احساس خونه بودن می دی . عشق من آبیه چون تو آبی هستی .