𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒅𝒐𝒆𝒔𝒏'𝒕 𝒆𝒙𝒊𝒔𝒕
  • Reads 163
  • Votes 20
  • Parts 8
  • Reads 163
  • Votes 20
  • Parts 8
Ongoing, First published Sep 07, 2022
Mature
𝑵𝒂𝒎𝒆:𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒅𝒐𝒆𝒔𝒏'𝒕 𝒆𝒙𝒊𝒔𝒕 
𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 _𝒂 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 _ 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏_ 𝒔𝒊𝒄𝒓𝒆𝒕.
𝑮𝒂𝒏𝒓𝒆:𝒔𝒎𝒖𝒕 _𝒅𝒂𝒓𝒌 _ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 _ 𝒅𝒐𝒎/𝒔𝒖𝒃 _𝒂𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕 _𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆
𝑺𝒕𝒂𝒕𝒖𝒔:𝒐𝒏𝒈𝒐𝒊𝒏𝒈 
𝑺𝒆1
𝑼𝒑 𝒕𝒊𝒎𝒆 :𝒘𝒉𝒐 𝒌𝒏𝒐𝒘 𝒘𝒉𝒆𝒏 𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒉𝒂𝒑𝒑𝒆𝒏𝒅?𝒏𝒐 𝒐𝒏𝒆.

امپراطوریه دایانا متعلق به اخرین جئون، در حال پاگیری و دست یابی به قدرتی بی سابقه در قرن اخیره.امپراطور جوانی که در سیستم جدید و پیشرفته ی دنیای صنعت قصد ساخت سلطنت شخصیه خودش رو داره و برای قدرت بخشیدن به کشور زیرزمینیش از سلطنت های کوچیکی مثل بوتان شروع کرده. جئون با اجباره پادشاه بوتان به امضای قرارداد واگذاری سلطنت برای ایجاد استحکام در تصمیمش ازش یک وصلت میخواد.
تنها پسر پادشاه کیم تهیونگ جوان!
مورد ظلم قرار گرفتن؟اجبار و ترس؟اولش شاید..
ولی زیر سایه ی سلطنت جئون تمام افراد شیفته ی یک چیز میشن!عدالت بی رحمانه و ستودنیش.
All Rights Reserved
Sign up to add 𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒅𝒐𝒆𝒔𝒏'𝒕 𝒆𝒙𝒊𝒔𝒕 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
30 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine777
19 parts Ongoing
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــ -میتونی بکشیش.. دیگه برام اهمیتی نداره پدر.. من هیچوقت به دست و پات نمیوفتم بخاطر کسی که هیچوقت دوستش نداشتم! ـــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اینجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــ -هنوزم میخوای طلاق بگیری؟! name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
53 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
You may also like
Slide 1 of 10
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
نت های شبانه  cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨��𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
Mad wolf | kookv cover
Sweet Gambling💲 cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover

Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK

30 parts Ongoing

couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."