war is coming
  • Reads 15
  • Votes 6
  • Parts 2
  • Reads 15
  • Votes 6
  • Parts 2
Ongoing, First published Sep 11, 2022
دنیا انقدر پیشرفت میکنه که بعضی ها از این پیشرفت جا می‌مونن و پول استفاده از  تکنولوژی‌های فوق پیشرفته رو ندارن پس به دو قسمت تقسیم میشن
یکی ارمان‌شهر که بهش شهر برتر هم گفته میشه و یکی شهر زیرین که بهش شهر دور ریز یا پسماند هم گفته میشه، حالا این دو شهر بالا و پایین همدیگه قرار دارن... درست مثل اسمشون
خلاصه ماجرا اینه که اول این دو شهر یکی بودن و مردم شهر زیرین قشر کارگر حساب می‌شدن که برای قشر برتر کار می‌کردن تا ارمان شهر رو بسازن اما بعد از چند وقت ربات‌ها جاشون رو پر کردن پس او‌ن‌ها دور ریز حساب شدن و صرفا غذا و اکسیژن اضافی مصرف می‌کردن؛ پس تبدیل به دو شهر شدن 
دو شهر با هم ارتباطی ندارن و فقط یه سازه شبیه به اسانسور منحنی این دو دنیا رو بهم وصل می‌کنه البته که این رفت و امد فقط یک طرفست و توسط افراد قشر برتر انجام میشه تا ربات های نگهبان رو تعمیر کنند؛ تا شهر زیرین به فکرش نزنه یاغی‌گری و شورش کنه
 در صورتی که از شهر زیرین کسی بخواد از اسانسور بالا بره ( چون منحنی و خیلی عظیم ساخته شده پس این امکان هست که روش راه برید) چرخ دنده‌هایی روی اسانسور هست که در صورت شناخت و تشخیص غریبه اون رو تیکه تیکه می‌کنن
All Rights Reserved
Sign up to add war is coming to your library and receive updates
or
#809fantasy
Content Guidelines
You may also like
till the end of the moon تا پایان ماه by whisperingLili
139 parts Complete
بالای برج شهر، در حالی که به آخرین حد توانم رسیده بودم، رهبر شورشی شمشیرش را بر گردنم گذاشت. او خندید و از "تان تای جین" پرسید: "همسرت یا دوشیزه یه، فقط یکی می‌تواند زنده بماند. کدام را انتخاب می‌کنی؟" گویو نگاهی به "یه بینگ‌شانگ" که در حال گریه بود انداخت و با نگرانی گفت: استاد کوچولو، او قطعاً تو را انتخاب می‌کند. "بینگ‌شانگ را آزاد کنید" تان تای جین بدون تردید دستور داد. دستبند یشمی گفت: اوه نه. من گفتم: نه. گویو تسلی داد: تان تای جین حتماً گمان میکرد که محافظان مخفی تو را نجات خواهند داد. تان تای جین واقعاً اینطور فکر می‌کرد، اما در آن روز، جلوی 300 هزار مرد، من به او لبخند زدم و از بالای برج شهر به پایین پریدم، زیر نگاه او شکسته م. و نه حتی یک ذره از بدنم را برای او باقی گذاشتم. این پایانی است که من برای تان تای جین انتخاب کرده‌ام. امپراتور جدید، تان تای جین، در سال اول "جینگ‌هه" یک شبه موهایش سفید شد. سپس به یک دیو دیوانه تبدیل شد که شهر را قتل‌عام کرد، حتی سر "یه بینگ‌شانگ" را نیز برید. و پس از سال‌ها عشق پر از رنج، من بالاخره بعد از رسیدن به نیروانا به قلمرو جاودانگان بازگشتم و امروز به‌عنوان یک پری کوچک بسیار خوشحالم. - خوشحال میشم نظر بدید. 🐣
You may also like
Slide 1 of 10
My special omega cover
vicious cover
Ant Ant cover
my bunny🐰 cover
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
NIGHT HUNTER - KOOKV cover
 🔞porn master class🔞 ll vkook  cover
mojito 𓏲 KV cover
till the end of the moon تا پایان ماه cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover

My special omega

103 parts Ongoing

My special omega تهیونگ یه امگای کیوته که مجبور میشه از خونه فرار کنه و بخاطر اینکه کسیو نداره میره توی یه پادگان و برخلاف قوانین مشغول به کار میشه.... کوک الفای مغرور و بی اعصابی که فرمانده اون پادگانه و از امگاها حالش بهم میخوره و از جفت داشتن متنفره.... چی میشه تهیونگ جفت این الفای مغرور باشه؟ایا کوک قبولش میکنه یا اونو رد میکنه؟ . . جیمینی که هیچکس نمیدونه زندست و بعد از سال ها برمیگرده..کسی حرفشو باور میکنه؟ کیوتیا اگه از فیک فلاف خوشتون میاد به سرزمین کوکوی خوش اومدین💜💙💛 کاپل:کوکوی(اصلی)،یونمین،نامجین،چانبک ژانر:امگاورس،امپرگ،اسمات،انگست،فلاف،کمدی،یه کوچولو درام،هپی اند.. شروع:۱۴۰۰/۱۰/۱۴ اپ:پنجشنبه ها ساعت ۱۱شب