Story cover for 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂 𝑹𝒐𝒚𝒂𝒍 by narjess_2000
𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂 𝑹𝒐𝒚𝒂𝒍
  • WpView
    LẦN ĐỌC 59,909
  • WpVote
    Lượt bình chọn 6,955
  • WpPart
    Các Phần 25
  • WpView
    LẦN ĐỌC 59,909
  • WpVote
    Lượt bình chọn 6,955
  • WpPart
    Các Phần 25
Đang sáng tác, Đăng lần đầu thg 9 27, 2022
جونگکوک یک امگاس البته نه هر امگای !
 امگای با شش جفت آلفا ، فرزند الهه ماه وجانشین قلمرو ماه !! 
ولی چی میشه اگه امگای قدرتمندمون توسط هر شش جفتش رد بشه ؟!! 
ولیعهد امگامون باور خاصی به کارما داره و خب درجریانید :) 
کارما یه حرومزاده به تمام معناست! 
                                          °•♡•°
صدای  پاشنه های کفشامون تویی راهرو هایی خالی از سکنه قصر میپیچید و این حس قدرت رو بهم تزریق میکرد. بعد ۱۳ سال چشم انتظاری ، ماسکمو روی صورتم گذاشتم 
"ولیعهد وارد میشوند"
و این شروع نابودی اونهاست .    

⩥↬𝐍𝐚𝐦𝐞: OMEGA Royal 
⩥↬𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:omegavers,Drama,Action 
⩥↬𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:Bts×jk
Bảo Lưu Mọi Quyền
Sign up to add 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂 𝑹𝒐𝒚𝒂𝒍 to your library and receive updates
Hoặc
#16hopekook
Nội dung hướng dẫn
Bạn cũng có thể thích
Insanity[جنون]   bởi deniz13851385
91 chương Đang sáng tác
[پایان یافته] کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ____________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوش
ʸᵒᵘʳ ˢᶜᵉⁿᵗ bởi Parallel_2006
30 chương Đang sáng tác
《 جیسونگ امگا 19 ساله ای که برای قبولی تویه دانشگاه شب رو تو بهترين بار سئول میگذرونه به خاطر هیتش بدون این که بهفهمه هیتش رو با یک آلفا می‌گذروند اما صبح بعد اون اتفاق میترسه و قبل بیدار شدن الفا فرار میکنه حالا چی میشه اگه جیسونگه داستان ما یک ماه بعد دقیقا موقعی که قرار برای دانشگاه آماده بشه بفهمه که بارداره!؟ و از ترس این که اون الفا بچش رو سقط نکنه یا از جیسونگ بخواد بعد به دنیا امدن بچه اون و بهش بده بهش چیزی نگه و شیش سال تمام خودش بچه رو به تنهایی بزرگ کنه؟! و حالا چی میشه اگه اون آلفا لی مینهو آلفای اصلی باشه که صاحب بزرگ ترین شرکت واردات تجهیزات پزشکی و این دم و تشکیلات فقط پوشیش باشه برای کثافت کاری هاشه!؟ حالا دیگه جیسونگ 25 ساله شده و قرار سونو پسر شیش سالش رو به مدرسه ای ببره که دقیقا خواهر زاده مینهو میره به نظرتون مینهو جیسونگ رو یادشه؟! جیسونگ با دیدن مینهو اونم بعد شیش سال چه ری اکشنی نشون میده!؟ _دایی دایی سونو خیلی شبیه شماست مگه نه!؟ _حتما الفاتون خیلی خوشحاله از داشتن همچین خانواده ای _تو از اولم تو این خونه جایی نداشتی _امیدوارم بتونی پاپا رو ببخشی پسرم ولی این به نفع خودته به نظرتون چی در انتظار این خانواده سه نفره هست!؟》 Coupel:Minsung,Hyunlix,Chanmin Gener:Omegaverse,comedy,smut Writer:The parallel
KUMOREBI - KOOKV bởi Alaric_Fiction
12 chương Đang sáng tác
≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance, Drama, Smut, Fluff, Omegavers ≈ Writer ↬ Alaric کیم تهیونگ در حالی که بخاطر نداشتن داروی کنترل هیت از درد هیت لعنتیش داشت به خودش می‌پیچید، مثل تمام هیت‌های دردناک گذشته‌اش جفت لعنت شده‌ای که هیچ اثری ازش نبود رو نفرین می‌کرد! کی از بازی سرنوشت خبر داره؟! تهیونگ حتی فکرش رو هم نمی‌کرد اون تماس اورژانسی زندگیش رو زیر و رو کنه! شاید پسر سی ساله‌ای که بخاطر یه سانحه رانندگی قراره زیر دست تهیونگ جراحی بشه، همون جفت مقدر شده‌ایه که تهیونگ شش سال تمام برای پیدا کردنش خودش رو به آب و آتیش زده...جراحی‌ای با احتمال موفقیت کمتر از سی درصد؛ برای راننده رالی‌ای که ماشین سواری مثل نفس کشیدن می‌مونه براش! +گفتم تو جفتمی؟! -چی میشه اگه جفتت باشم؟ جونگکوک عصبی خندید و با صدای بلندی گفت:چی میشه؟! فکر کردی قراره اتفاقی بیفته؟؟؟...آخ...هیچ...هیچ کوفتی قرار نیست بشه! فکر نکن حالا که جفت منی می‌تونی خودتو بهم بچسبونی! -خودمو بچسبونم؟! فکر کردی کی هستی؟ چی داری که یکی مثل من بخواد باهات باشه؟! جونگکوک سعی کرد بدنش رو از تخت فاصله بده و عصبی‌تر از قبل جواب داد:من... -بتمرگ! چشم‌های کور شده‌اتو باز کن ببین با کی طرفی جئون! من شبیه امگاهاییم که با دیدن جفتشون خیس میشن؟!
Bạn cũng có thể thích
Slide 1 of 10
Insanity[جنون]   cover
ʸᵒᵘʳ ˢᶜᵉⁿᵗ cover
MISTAKE cover
𝐖𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐡𝐨𝐧𝐞 𝐫𝐢𝐧𝐠𝐬 cover
KUMOREBI - KOOKV cover
White Peacock  cover
Lunaflora cover
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  cover
Forsaken"vminkook" cover
Blue Job🫧 cover

Insanity[جنون]

91 chương Đang sáng tác

[پایان یافته] کاپل: VKOOK ژانر: امگاوورس_دارک رومنس_اسمات_انگست[کم] +18 زمان اپ: در هفته [خلاصه] جونگکوک تنها پسر پادشاه که زیبایی وقدرتش زبانزد همه بود. یک دو رگه خوناشام و گرگینس که کسی جز خودش و مادرش از این راز خبر نداره اون تمام عمرش رو برای به دست اوردن تخت پادشاهی تلاش کرد و گرگ امگای درونش رو همیشه سرکوب کرده تا هیچکس متوجه نشه اون یه دورگهس.. تهیونگ تنها گرگ آلفای مشکی با چشمای طلایی و قوی ترین الفا در قبیله ی گرگینه هاس کسی جرعت مخالفت یا توانایی مقابله با اون رو نداشت تا اینکه خوناشام ها بهش خیانت میکنن.و با تنها جادوی سیاهی که مال هزاران سال پیش بود قدرتش رو مهر و موم میکنن و سلطنت رو ازش میگیرن. تهیونگ بعد از ازدست دادن خانواده و قدرتش به همراه گرگینه ها به دل جنگلهای تاریکی فرو میره و کم کم فراموش میشه ولی در تاریکی .. ____________________________ +چی ازم میخای؟ _من سر همچیز رقابت میکنم جونگکوک بجز عشق اگه میخای طرف من باشی همیجا منو ببوس منم دنیارو برات به اتیش میکشم! ______________________________ + نمیتونم تاریکی زندگیت رو کم کنم ولی میتونم منم باهات وارد تاریکی بشم تا تنها نباشی... ____________________________________ +تو واقعا یه گنده بکی... تا حالا گرگی رو به بزرگی تو ندیدم تهیونگ لبهاش رو به گوش جونگکوک چسبوند و با زمزمه بغل گوش