Story cover for 𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 by Christopher_iw
𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃
  • WpView
    Reads 387,132
  • WpVote
    Votes 39,492
  • WpPart
    Parts 42
  • WpView
    Reads 387,132
  • WpVote
    Votes 39,492
  • WpPart
    Parts 42
Complete, First published Oct 06, 2022
[Completed]

بهش میگفتن جِی کِی چون بیرحم ترین و سرد ترین رئیسه پک،،یا بهتر بگیم..رئیسه بانده مافیاییه بلک بلاد بود و همگی از او وحشت داشتند.
البته همه غیر از چند نفر...که کیم تهیونگ یکی از لجباز ترین و پرو ترینِ آنها بود که از شغله آلفاش هیچ خبری نداشت و همیشه دسته رد به سینه ی اون میزد.
رابطه ی این دو به آرامی و کاملا عادی شروع شده بود تا وقتی که دشمن های بانده کوک از موضوعی که جونگکوک امگای حقیقیش رو پیدا کرده خبر دار شدن و برای صدمه زدن به او..فکوس کردن روی امگای اون که بدترین نقطه ضعفش بود،،کیم تهیونگ!

"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"-

[the true luna]

ژانر: امگاورس / مافیا / انگست / هیجانی / اسمات

کاپل: کوکوی / یونمین / نامجین / چانبک

آپ: نامنظم

"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- 

+من بخاطره شغله لعنتیه تو..هزاران بار مورده حمله قرار گرفتم... 

-تهیونگ صبر کن...

+بخاطره شغله تو نزدیک بوده که بمیرم!! 

-تهیونگ...

+بخاطرههه شغله توو زندگیم نابودد شدد!!اونوقت چی؟؟توی چشمام زل میزنی و تایید میکنی که تو رئیسه مافیایی؟؟!تموم شد کوک!...هرچی که بینه ما بوده همین الان تموم شده میفهمی؟؟نه دیگه تو آلفای منی..و نه من امگای تو..تمام!

-یک قدم دیگه پات رو از لبه ی اون در بیرون بزار تا یه گلوله توی مغزه نحیفت خالی کنممم!!
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 to your library and receive updates
or
#91minv
Content Guidelines
You may also like
Love in nyc by camomile_13
31 parts Complete
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین / سیکرت کاپل ژانر: امگاورس، کمدی، عاشقانه، درام داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
"Glass Butterfly" by melooni17
35 parts Complete
"Completed" "پروانه شیشه‌ای" صداش میزد "پروانه شیشه‌ای" چون مثل پروانه زیبا بود،ظریف بود،لطیف بود و مثل شیشه با ضربه ای کوچک ترک میخورد! ولی اون مواظب پسرش بود و کسی که به پسرش آسیب میرسوند رو به فجیع ترین حالت ممکن به قتل می‌رسوند! 3 تا قانون داشت: 1..پسرش رو لمس نکن! 2..به پسرش نزدیک نشو! و آخرین قانون برای خودش بود: 3..هرگز ترکش نکن! . . . _از چی میترسی؟ _اینکه از دستش بدم _اون الان هم مال توعه _میدونم!من دقیقا از همین میترسم...هرکی مال من بود،هرکی رو که دوست داشتم فقط از دستش دادم هیونگ... . . . _چه جوری از من خوشت اومد؟ درحالی که یاد اولین باری افتاد که قلبش برای پسر روبروش تپیده بود گفت: _فقط نگات کردم،بعدش غرق اون دوتا تیله ی مشکی شدم و قلبم لرزید...هنوز اون لرزش رو یادمه پروانه ی شیشه ای من! . . . _میدونستی خیلی حسودی ؟ درحالی که یکی از ابروهاشو بالا داده بود گفت: _من حسود نیستم،فقط برای کسی که دوسش دارم آدم میکشم! . . . name:Glass Butterfly Couple:kookv Sub_couple:namjin-yoongi/rex Genre:romance...smut...Angest...adventure...action...murder... age group:+18 Writer:مِلونی ..... ❌️Has +18 scenes❌️ .....
You may also like
Slide 1 of 10
Love in nyc cover
« قلب اسیر مافیا »                                               کوکوی / Kookv cover
『 𝑹𝑬𝑨𝑺𝑶𝑵 𝑶𝑭 𝑴𝒀 𝑪𝑹𝒀 ᴷⱽ 』 cover
"Glass Butterfly" cover
Ata Carinae cover
𝗕𝗢𝗫𝗘𝗥 𝗕𝗢𝗬 cover
Chocolate Alpha🍫  cover
Eros cover
𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | ᴋᴏᴏᴋᴠ cover
The Color of bloody lilies  cover

Love in nyc

31 parts Complete

خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین / سیکرت کاپل ژانر: امگاورس، کمدی، عاشقانه، درام داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts