TRUST
  • Reads 121
  • Votes 27
  • Parts 1
  • Reads 121
  • Votes 27
  • Parts 1
Ongoing, First published Oct 25, 2022
❌Completed❌
🔻 The TRUST isnt what you see
🔻A short story of ziam
🔻2000 words✏

قصه ی کوتاهه حقیقت
لطفا در ارامش بخونید و
 قضاوت های اشتباه نکنید
این داستان عاشقانه نیست 
ولی میتونه ابتدای اون باشه
ادامه ی ماجرا رو در ذهنتون پروبال بدید
یا حتی ایده رو بردارید و بنویسید
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add TRUST to your library and receive updates
or
#56malik
Content Guidelines
You may also like
Coshay / نامیرا by rominaromina396
90 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
You may also like
Slide 1 of 10
Sorry love cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠• cover
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 cover
Who are you? cover
Coshay / نامیرا cover
monster alpha cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
جهان خونین مافیا cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover

Sorry love

14 parts Ongoing

_نمیخوام حرف بزنم باهات کاری که میخوای بکنیو زودتر بکن +عو چه شجاع جدی؟ باشه قدم به قدم نزدیکش میشدم و اون میرفت عقب اخرش خورد به میز یجوری مماس لبش با صدای خیلی اروم لب زدم +اگه الان ببندمت به تخت چی؟ _رو..انی بقیه رمانو میتونین بخونین🤍 🍓توی داستان از خون و خونریزی و اسلحه و ... استفاده میشه اگه سنتون کمه یا حس میکنید حالتون بد میشه نخونیدش🍓 🎀اسمات داره(صحنه دار هست)🎀 🎀بی دی اس ام هست🎀