PAYMENT [H.S]
  • Reads 2,259
  • Votes 428
  • Parts 46
  • Reads 2,259
  • Votes 428
  • Parts 46
Ongoing, First published Nov 23, 2022
Mature
:"من بهت نيازی ندارم که نجاتم بدی یا درمانم کنی، من به پادزهرت نیازی ندارم وقتی که زهرِ تويِ وجودم خودمم، من نميخوام تعقيبم كنی و دائم بهم بگي كه ازم متنفری!.. اره، همینقدر نفرت انگیز و سیاهم! پس توی وجود من دنبال نور نگرد وقتی خودمم برای خلاص شدن هیچ تلاشی نمیکنم."
All Rights Reserved
Sign up to add PAYMENT [H.S] to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Downtown by Shey-da
41 parts Complete
*در دست ویرایش* "مرکز شهر"؛ فصل اول فن فیکشن "مرکز شهر" کافه 'Downtown' که -برحسب تصادف و یا به هر دلیل دیگری- در مرکز شهر واقع شده، جایی نیست که همه چیز عادی باشه. زیر سقف اون کافه هزاران هزار اتفاق می افته. پشت شیشه های اون کافه، فریاد های بلندی کشیده میشه. روی صندلی های اون کافه، اولین قرار ها ساخته میشه. پشت میزهاش، اولین بوسه ها زده میشه. کافه 'Downtown'، که مثل اسمش در مرکز شهر واقع شده، مرکز تمام اتفاق هاست؛ جایی که زیر سقفش می خندیم، زندگی می کنیم، عاشق میشیم و می جنگیم و می میریم. این کافه، کافه عادی ای نیست و من این رو از اون روز که اولین قدمم رو داخل کافه گذاشتم، فهمیدم. و اون روز، دست به قلم شدم و نوشتم: "هر آغازی، پایانی دارد و هر پایانی، آغازی. بعضی پایان ها از زمان آغاز تعیین شده اند و بعضی آغاز ها بخاطر پایان ها تعیین می شوند. آغاز من یا تو، خواه نا خواه، به پایان هر دومان ختم خواهد شد؛ یا من بازنده ام یا تو." برای شروع، بیا تاسی بریزیم. جفت شش؛ آغاز با من، پایان با تو... Downtown>Season 1; Downtown By: Shey-da [Completed] Most Impressive Ranking; #1 fanfictionseries #2 Persianfanfic #5 downtown #6 fanficseries #8 farsi
You may also like
Slide 1 of 10
زندگی بدون تو! cover
The hit and run>>Zarry(Persian translation )  cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
𖧧𝒐𝒏𝒍𝒚 𝒚𝒐𝒖𖧧 cover
Disorder | Complete cover
IndigoWar cover
Downtown cover
another one cover
كسوف cover
Blue & green cover

زندگی بدون تو!

58 parts Ongoing

داستان از این قراره که یونگی و جیمین و تهیونگ و کوک باهم از دوران دبیرستان دوست های خیلی صمیمی هستن. که بعد از یکسال باهم ازدواج میکنن. و هم اکنون جیمین یه توله ۴ ماهه داخل شکمش داره. یا بهتر بگم چهار ماهه بارداره. و تهکوک هم تصمیم به تشکیل خانواده دارن. (الان دوره دانشگاه هستن و کم کم فوق لیسانسشون و میگیرن) ولی یه شاگرد، امگای نر که جیوون نام داره از همون وقتی که؟یونگی رو دید عاشقش شد ولی یونگی علاقه ای به اون نداشت پس با جیمین که خیلی دوسش داشت ازدواج کرد. و جیوون هم از اون موقع میخواد از خانواده یونگی یا مین انتقام خودشو بگیره ولی دوستاش نمیزارن... ژانر:امپرگ،امگاورس،دانشگاه،کمدی،هپی اند. شخصیت ها: جیمین=یونگی،تهیونگ=جونگکوک،نامی=جین،هوسوک.