The Broken Mafia & His wounded angel (translate)
  • Reads 347
  • Votes 93
  • Parts 2
  • Reads 347
  • Votes 93
  • Parts 2
Ongoing, First published Nov 26, 2022
ارباب مافیا وانگ ییبو نگاهی به حیوان خونگی اش انداخت و گفت :

-یکم خوراکی میخوای پِرسی؟


حیوون خونگی ارباب مافیا غرش بلندی کرد و اونم فهمید که حیوون خونگیش چی میگه ، به سردی سرش رو تکون داد . هر سه نفر اونها روی زانو هاشون سریع زانو زدند و شروع کردند به گریه کردن و التماس کردن برای رحم و بخشیده شدن .


- ارباب خواهش میکنم یکم رحم داشته باشید ... 


-ارباب... لطفا ... التماس میکنیم 


-ارباب لطفا رحم داشته باشید... ما رو ول کنید لطفا ....


هر سه ی اون ها شروع کردند به خم کردن سر هاشون نزدیک به زمین . ارباب مافیا وانگ ییبو برای لحظه ای ساکت شد . 

به سردی گفت :


-به جز کسی که اون حرف رو زده همه میتونند برند .


مرد اول در حالی که سریع از روی زمین بلند شد گفت 


-ممنون ... ممنونم ارباب

مرد دوم هم بلند شد و گفت 


-خیلی ممنونم ارباب 


مرد سوم داد زد و سعی کرد اونها رو نگه داره 


-نه ... نه ... من رو اینجا ول نکین ... این کارو نکنین 


ولی اون دوتا مرد بدون گوش کردن به حرف های اون مرد از اونجا خیلی سریع فرار کردند . حالا فقط اون مرد روبه روی اباب مافیا بود .شروع کرد به بلند گریه کردن و التماس بیشتر .


-ارباب ... من متاسفم ... لطفا من رو ببخشین... ارباب 

دوباره فریاد زد 


-ارباب ، التماستون میکنم ... لطفا
All Rights Reserved
Sign up to add The Broken Mafia & His wounded angel (translate) to your library and receive updates
or
#62داستان
Content Guidelines
You may also like
Coshay / نامیرا by rominaromina396
90 parts Ongoing
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
You may also like
Slide 1 of 10
جهان خ�ونین مافیا cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
زندگی بدون تو! cover
AMYGDALA "Kookv" cover
monster alpha cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
Who are you? cover
Sorry love cover
Coshay / نامیرا cover
𝒇𝒊𝒓𝒔𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈 cover

جهان خونین مافیا

26 parts Ongoing

در پس زیبایی های این جهان دنیایی وجود دارد سراسر خون و درد ، هنگامی که کودکان در چمنزار ها بازی میکنند در کوچه های مخفی سیسیل کوزانوسترا قدم های بزرگش را بر میدارد و با هر قدم سنگفرش های خونی از خود به جا میگذارد