"_ دوسم دا ری؟ +خب...تو همسرمی _ پس عاشقمی؟ تهیونگ با دیدن سکوت جنی، لبخند تلخی میزنه : یونگی... نه؟ بازم جوابی دریافت نمیکنه : دوسش داری؟ دست جنی رو که تصمیم به سکوت گرفته، میگیره و میگه : خودتو ناراحت نکن فقط میخواستم بدونم اگه یه روز نباشم، یکی هست که دلش برام تنگ بشه یا نه!" وضعیت : پایان یافته نام : مرگ تدریجی ژانر : کلاسیک، عاشقانه، انگست، درام کاپل ها : تهنی، یونیAll Rights Reserved