predator
  • Reads 7,289
  • Votes 1,445
  • Parts 36
  • Reads 7,289
  • Votes 1,445
  • Parts 36
Ongoing, First published Dec 06, 2022
1 new part
همه برای حفظ قلمروی خودش جنگ میکنن لیدر یه پک موظفه از دارایی‌هاش محافظت کنه
چی میشه اگه یه قلمرو توی جنگ شکست بخوره؟ 
تمام دارایی‌هاش به غارت قلمروی برنده درمیاد
پول، زمین، بتاها و آلفاهایی که زنده موندن و البته امگاها 
کیم نامجون لیدر قلمروی شادو (سایه) به عنوان یک غارتگرد دوست داره چیزای خاص رو برای خودش برداره و باقیشو بین مردمش پخش کنه 
اون چیزای خاص چیا هستن؟

channel: @wolfy_fic 
couple: namjin , nammin 
فصل دوم: kookv , sope(hopi top)
genre: omegavers, harsh, mprag, smut
All Rights Reserved
Sign up to add predator to your library and receive updates
or
#5nammin
Content Guidelines
You may also like
«Train No. 85» «قطار شماره ۸۵» by Sakurapink-Kiyomi
16 parts Complete
𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴_𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧_𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤_𝘩𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘦𝘯𝘥 🌈𝐜𝐡𝐚𝐧𝐛𝐚𝐞𝐤🧸🍫💕𝐇𝐮𝐧𝐡𝐚𝐧🦋☁️✨ 𝐒𝐭𝐨𝐫𝐲 𝐛𝐲:𝘚𝘢𝘬𝘶𝘳𝘢𝘱𝘪𝘯𝘬_𝘒𝘪𝘺𝘰𝘮𝘪🍒🧚 چان آلفای ۲۲ ساله و متنفر از امگاها که ارزوش یه سلبریتی خفن شدنه و به تازگی خبر پذیرش اودیشنش اومده قصد رفتن به سئول رو داره که درست توی قطار شماره ۸۵ به مقصد سئول کاملا تصادفی به بکهیون ۱۷ ساله ای بر خورد میکنه که از قضا یه امگای خاصه اما آیا این برخورد به همین جا ختم میشه یا سرنوشت جوری چیده شده که این دو بهم نزدیک بشن ؟! ..... باایجاد رابطه احساسی بین لوهان و سهون چه اتفاقی برای چان و بکهیونه ما میوفته ؟؟ آیا هر کدوم از شخصیت های ما به ارزوی قلبی خودشون میرسن ؟؟ چی در ادامه رخ میده کی میدونه ...... هاااای چریزممممممم 😻🍒💕✨ این فیک اولین فیکه منه پس لطفا اگه جاییش به مشکل برخوردید حتما بهم بگین و منو از حمایت های قشنگتون محروم نکنین منتظر کامنتا و ووت های اکلیلیتون هستم ماچ💋 💒«روز آپ جمعه ها به شرط رسیدن شرط ووت »💕
You may also like
Slide 1 of 9
Kookv fucking sperm [ Completed ] cover
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
«Train No. 85» «قطار شماره ۸۵» cover
Hidden Badge cover
COLORS | VKOOK-HOPEMIN cover
Sexy Master 🍷💙•Vkook cover
C L O N E | TaeJinKook cover
𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | KOOKV cover
༒︎𝑫𝒂𝒎𝒏 𝒔𝒆𝒅𝒖𝒄𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔  cover

Kookv fucking sperm [ Completed ]

24 parts Complete

اسپرم لعنتی🍸 کاپل ها:کوکوی، یونمین، نامجین ژانر:خون آشام خشن امپرگ اسمات _جونگ کوک با چشمانی که از خشم سرخ شده بود به مراسم ازدواج نگاه میکرد با خشم غرید:به چه جراتی با بچه من تو شکمش داره ازدواج میکنه وضعیت: پایان یافته