|تو فقط بغلم کردی اما من، آرامشم رو پیدا کردم| من عاشقش شدم، عاشق چشمهای کهرباییش که ستارههای توش همیشه میدرخشن، عاشق بدن سفیدش، عاشق صدای لطیفش، عاشق عطر پرتقالیش؛ من عاشقش شدم اما.... اما این عشق جون اون رو توی خطر میندازه! من و زندیگم برای اون و قلب پاکش زیادی کثیف و خطرناکیم! ژانر: روزمره، عاشقانه، مافیایی، اسمات، انگست، طنز، یه کوچولو خشن، هپیاند 🥝 اگر یه اتفاقی افتاد و این فیک رو خوندید، لطفا، نظرتون رو راجبش بگید، من برای بهتر کردن قلمم بهش نیاز دارم:)All Rights Reserved