دنیایی که کسی جز اون دو دوختر و ی بچه گربه مشکی توش وجود نداشت. دنیایی که با منظره رو به خونه های درب و داغون، با صدای امواج دریا، با حس بوی تلخ سیگار، با لمس بدن های یخ کرده و استخونی هم، و با چشیدن لب های همدیگه به پایان میرسید. از اهنگ Savage Rose_Kourosh