𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞
«جونگکوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر میکنه که می تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرماندهی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش بههم میریزه.»
- اگه اینقدر علاقه به مردن داری... میتونم زودتر از این تمرینهای کشنده دخلت رو بیارم!
جونگکوک که گونه و چونهاش توی دست بزرگ فرماندهاش تحت فشار بود، نالهی آرومی کرد و جوابش رو داد:
- آه...فرمانده... اینقدر دوست داری من رو با دستهای خودت بکشی؟
تهیونگ نیشخندی زد و با ولکردن چونهاش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد.
- تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگهای فکر نکردم!
⊹ کاپل⤟ویکوک
⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست