«قهوه تلخ»
همه چیز از یک ورود غیر منتظره به خونهی یه مرد تنها شروع شد.
به قهوهای که هنوز بهش حتی لب هم نزده بود نگاه کرد،تیره و تار بود درست مثل زندگیش.
ماگ رو به لبهاش نزدیک کرد و یک قلپ ازش نوشید،تلخ بود درست مثل سر گذشتش.
( Completed )
«جایگزین»
_ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ...
من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ...
حتی همین الان هم مجبورم ...
مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن ..
من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ...
میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ...
میترسم فراموشم کنی ...
من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ...
________________________
•. #REPLACE💍⃤ ️
↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18
↳Couple↬ kookv .Yoonmin