No.963
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 9,891
  • Всего голосов 3,679
  • Части 10
  • ЧИТАТЕЛЕЙ 9,891
  • Всего голосов 3,679
  • Части 10
Завершенная история, впервые опубликовано дек. 25, 2022
Для взрослых
Genre: Romance, Slice of life, Drama
Couple: Chanbaek 
Writer: Green
#Completed
🛹🛹🛹🛹🛹
پارک چانیول توی سفر تفریحی‌اش به لندن، نزدیک تعطیلات کریسمس بر اثر یه سانحه گیر میوفته و برگشتن به "خونه" براش غیرممکن می‌شه.
ممکنه این اتفاق، پیش‌آمدهای بزرگ‌تری رو براش به همراه داشته باشه؟ چیزی شبیه به روبه‌رو شدن با گذشته‌اش؟
🛹🛹🛹🛹🛹
Все права защищены
Подпишись, чтобы добавить No.963 в свою библиотеку и получать обновления
or
Руководство по содержанию публикаций
Вам также может понравиться
Shine in the dark от haniehislamy
37 Части Текущие
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخش
Come For Me🤍 от yas_exowhale
30 Части Текущие Для взрослых
Name : Come For Me " برای من بیا " Gener : Romance.Fluf.Comedy.Smut🔞 . FamilyProblems.Drama . Couples : ChanBaek , HunHan خلاصه : چانیول مرد ۳۸ ساله ای که استاد دانشگاه هانگوک بود به همراه پسر ۱۷ سالش ، میشد گفت تنهایی زندگی میکردن .چانیول و همسرش آیرین مدتی طولانی بود که از هم جدا شده بودن ، هر چند از اول علاقه چشمگیری بهم نداشتن اما چانیول لااقل توقع داشت این رابطه توافقی , بخاطر سهون ادامه پیدا کنه اما مثل این که اون خیلی زود از این زندگی بی عشق خسته شده و ترکشون کرده بود . و حالا بعد از چند سال چانیول دل به یک فاحشه باخته بود . چطور باید بهش ثابت میکرد عشقش فراتر از تملک جسمه ؟! آیا راهی بود تا اون رو کنار خودش داشته باشه؟! جدا از همه این ها پسر دردونه اش چطور با علاقه پدرش به یک فاحشه که قرار بود جایگاه پدر رو براش تصاحب کنه ، کنار میومد؟! تکه ای از متن : +میخوام با من بیای خونم و باهام زندگی کنی ! _زندگی ؟!! خندم ننداز ‌. اونطوری فقط میتونی بی وقفه پارم کنی بی اون که ذره ای برات مهم باشه ! +میخوام باورم کنی و باهام بیای ‌‌‌‌.... _بیام که روزی سه وعده بفاکم بدی؟! عمرااااا ... +میخوام بهم جواب بدی ! _و اگه منفی باشه ؟ +هر شب VIP میگیرم و تا صبح به هم ذول میزنیم ! _مطمئنی کار دیگه ای نمیکنی؟ +راست میگی میتونم مقاله هام رو این جا بنویسم
The Musician от lilyblue92
22 Части Завершенная история Для взрослых
《نوازنده》 Full بکهیون دانشجوی کره ای تباری که از طریق نواختن در میدان شهر گذران زندگی میکنه با مردی اشنا میشه که براش ترسیم رویایی به واقعیت تبدیل شده است. مردی که بال پرواز بهش هدیه میده غافل از اینکه آغوشش مکانی میشه برای سقوط پسرک جوان... ****** لبهای لرزونش رو روی لبهای خشک شده اش گذاشت. با بغض زمزمه کرد : -من بکهیون، تو را به عنوان همسر عزیز خود... چانیول دستش رو بالا اورد تا گونه اش رو لمس کنه بی طاقت التماس کرد "خواهش میکنم هیون تمومش کن" -بر میگزینم. تا از امروز تا ابدیت تو را کنار خود داشته باشم... "بکهیون تمامش کن، ادامه نده خودت رو..." دست سردش رو روی لبهاش گذاشت تا مانعش بشه، قطره اشکی از چشمهای تبدارش روی صورت رنگ پریده اش چکید. -در هنگام بهترینها و بدترینها، در هنگام بیماری و سلامتی برای اینکه دوستت بدارم... هق زد و با ته مونده توانش نالید : تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند. writer: lily blue chanbaek romance / Angst / Slice of life
Alora от sabaajp
23 Части Текущие Для взрослых
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که از پیش براش تعیین شده بود فرار کرد، بیون بکهیون، پسر بیچاره و امگای اون خانواده مجبور شد به جای خواهرش در جایگاه قرار بگیره و با تن دادن به ازدواج با پسر عجیب و مرموز آلفای خانواده‌ی پارک، خانواده‌ی خودش رو از رسوایی و خطر ورشکستگی نجات بده. بکهیون امگای بیست ساله و خوش اخلاقی که ماه های آخر کارآموزیش رو در یکی از کمپانی های تفریحی بزرگ کره میگذروند هیچ زمان فکرش رو نمیکرد که فقط چند روز قبل از دبیو به عنوان آیدل نسل جدید کیپاپ مجبور شه پا به زندگی مردی بذاره که باعث نابودی رویاهاش شده بود. مردی که حالا اون رو به عنوان یک هیولا میدید. هیولایی به اسم پارک چانیول... ******************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
Вам также может понравиться
Slide 1 of 10
This Is Not A Sad Ending cover
ᴅɪꜱᴛᴀɴᴄᴇ cover
Shine in the dark cover
ᥫ᭡Tag You're It cover
Come For Me🤍 cover
Outlaw cover
🐺❄️𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️🐺 cover
The Musician cover
Our Future[Z.M]~♡ cover
Alora cover

This Is Not A Sad Ending

5 Части Завершенная история Для взрослых

[کامل‌شده/آذر ۹۹] ⚠توجه: ❌اگر روحیه خیلی حساسی دارید این وانشات رو نخونید.❌ ـ‌ دلم تنگ شده. انقدر تنگ شده که حتی غصه‌هام هم توش جا نمی‌شن و تندتند از گوشه‌ی چشمام بیرون می‌ریزن. می‌شه دوباره با نوک انگشت‌هات، غصه‌هام رو از زیر چشم‌هام جمع کنی و بهشون پناه بدی؟ اونا فقط نوک انگشت‌های تو رو می‌شناسن یول. 🎨وانشات: این یک پایان غم‌انگیز نیست 🎨کاپل: چانبک 🎨ژانر: غمگین، عاشقانه 🎨نویسنده: لئو 🎨هشتگ: #ThisIsNotASadEnding