Agreement
  • Reads 1,593
  • Votes 504
  • Parts 1
  • Reads 1,593
  • Votes 504
  • Parts 1
Complete, First published Dec 27, 2022
Mature
توی دنیایی که میلیاردها نفر برای دوست داشتن وجود دارن من تو رو انتخاب می‌کنم نه چون بی نقصی چون کسی هستی که قلبم برای تپیدن بهش احتیاج داره....
#چانبک
#امگاورس
#وانشات
All Rights Reserved
Sign up to add Agreement to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
"Metanoia" [Complete] by RayPer_Fic
46 parts Complete
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
Heaven Garden 🏡 by Saghar_Stories
40 parts Complete
اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بقیه برخورد میکنه .... اونجا بهشته □■□■□■□■□■□ -تو اینجا چیکار میکنی ؟ -بهت قول داده بودم شیشم ماه می ساعت دوازده شب بیام و در خونتو بزنم ... به قولم عمل کردم □■□■□■□■□■□ -بهت گفته بودم اگر پنج سال دیگه برات یه خونه و ماشین خریده بودم ... اگر همه ی امکانات یه زندگی راحتو برات فراهم کرده بودم اون روز رسما ازت خاستگاری میکنم .. حالا اون روز رسیده .. الان اجازه دارم ازت بپرسم .. باهام ازدواج میکنی ؟ □■□■□■□■□■□ -من اینی که همه میبینن نیستم ! -پس چرا جوری تظاهر میکنی که بقیه فکر کنن هستی ؟ -چون نیاز دارم اینجوری باشم ... ولی واقعیت اینه که نیستم -من چجوری بهت اعتماد کنم ؟ برای من خیلی زوده که بشکنم ... چجوری باور کنم که قلبمو نمیشکنی ؟ -نمیدونم ... فقط میدونم که من عاشقت شدم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,smut🏵 Couple:chanbaek,kaisoo,secret😏🌸 "Complete"🌻
True Heir  2  by Viaiba
40 parts Ongoing Mature
سال ۱۹۴۲ ...یک سال از اون فاجعه که باعث مرگ معشوقه اش شد گذشت.. این خبر که چانیول با دستای خودش معشوقه اش و کشته توی کل شهر پیچید و چانیول و تبدیل به هیولایی کرد که هیچکس جرئت نزدیک شدن بهش رو نداشت .. چون میدونستن آدمی که به خاطر قدرت از کسی که دیوونه وار عاشقشه میگذره ،خیلی راحت تر جون بقیه رو میگیره .. ✨ True heir 2 ✨ Couple : Chanbaek ♤ Hunhan ♧ Genre : romance , mystery , angst , smut ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ _ تمام مدت ...تمام مدتی که توی بغل من بودی منو میبوسیدی بهم حرفای عاشقانه میزدی مدام توی ذهنت اونو تصور میکردی اره؟؟ چانیول با عصبانیت توی چهره بکهیون خیره شده بود و کلمات و پشت سر هم ردیف میکرد ..چطور؟؟ اون کوه یخ چطور میتونست یه همچین چیزی رو بهش نسبت بده درحالی که بکهیون حاضر بود جونشو به خاطرش فدا کنه؟؟ بکهیون اشکای صورتش و پاک کرد و لبخند تلخی زد : _ تو دیوونه شدی چان ...اون زن کاملا مغزتو شستشو داده ..نمیدونی داری چی میگی ... چانیول خنده هیستریکی کرد و صورت بکهیون و توی دوتا دستاش گرفت و گونه همسرشو با انگشت شست نوازش کرد : _ من زمانی دیوونه شدم که با تو ازدواج کردم همسر عزیزم ..
ȶɦɛ օȶɦɛʀ ֆɨɖɛ օʄ ȶɦɛ ƈօɨռ🎭 by Tedy_88
33 parts Complete Mature
📚 عنوان: #آن_روی_سکه 🎭 #Completed 👬 کاپل‌ها: سکای، چانبک 🔍 ژانر: انگست، ددی‌کینک، خشن، رُمنس، سوپرنچرال، اسمات ✒ بازنویسی: تـــدی 🐻 ✍🏼 خلاصه: درد و شکنجه بده، ولی اینکه ندونی به کدامین گناه داری تنبیه میشی بدتره. فراموشی بده، ولی اینکه دوست و دشمنت قابل شناسایی نباشه بدتره. چه حسی داره وقتی حتی اختیار جسمتم نداری! چه حسی داره وقتی نه فقط جسم، روح و افکار و احساست هم مورد تجاوز قرار میگیره! هیچوقت بیش از حد از کسی متنفر نشید. فراموش نکنید که نفرت روی دیگری هم دارد. فراموش نکنید که حجم زیاد احساس، ولو نفرت کار دستتان میدهد. فراموش نکنید که عشق در کمین است و دنبال لغزشی، خطایی، زلتی و اشتباهی از شماست. فراموش نکنید آن روی سکه‌ نفرت، عشق است. آیا می‌خواهید آن روی سکه‌ی آدمها رو ملاقات کنید؟ آمادگی رویارویی با ذات حقیقی آدمهارو دارید؟ خیلی‌ها آن چه در ظاهر نشان میدهند نیستند...
You may also like
Slide 1 of 10
"Metanoia" [Complete] cover
My you  cover
Heaven Garden 🏡 cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
True Heir  2  cover
ȶɦɛ օȶɦɛʀ ֆɨɖɛ օʄ ȶɦɛ ƈօɨռ🎭 cover
عشق من دختر نیست  cover
Revenge [ S1 Completed ] cover
Cappuccino (کاپوچینو) cover
•𝑫𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒎𝒆༄ cover

"Metanoia" [Complete]

46 parts Complete

•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁