𐇵 ℙ𝕚𝕠ℙ𝕚𝕠 𐇵
  • Reads 43,079
  • Votes 8,555
  • Parts 53
  • Reads 43,079
  • Votes 8,555
  • Parts 53
Complete, First published Jan 02, 2023
Mature
࿑𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝁺𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘, 𝐶ℎ𝑎𝑛𝑙𝑜𝑒𝑦, 𝑆𝑒𝑘𝑎𝑖

࿑𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝁺 𝑇ℎ𝑟𝑒𝑒𝑠𝑜𝑚𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓


لوئی برادر کوچکتر یول، برای سالهای زیادی دور از خونه و به تنهایی زندگی میکرد.
و درست وقتی زندگیش رو به ایده آل ترین حالت ممکن ساخته بود فهمید برادر بزرگتر کیوت و لوسش یول قراره بره سربازی.
لوئی شبانه همه رویاها و زندگی که ساخته بود رو رها کرد و برگشت کره تا اجازه نده هیونگ کیوتش رو مردای بد و خشن تو سربازی بولی کنن.
و قبل از اینکه بفهمه چیشد، جفتشون توی تله بکهیون افتادن.



1401.10.24
1402.04.12 end
All Rights Reserved
Sign up to add 𐇵 ℙ𝕚𝕠ℙ𝕚𝕠 𐇵 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
The weakening of the exile of the moon by MiyunaBBH
42 parts Complete Mature
میشه با همه‌چی جنگید؟! آره یا نه؟! با چه چیزهایی نمیشه جنگید؟! ترس؟! حس پوچی؟! عشق؟! چطور میشه چیزی که نمی‌شه باهاش جنگید رو شکست داد؟! وقتی هیچی نیست اما هست ولی نمی‌دونی چطوریه که هم هست و هم نیست باید چی کار کرد؟! این چیزهای نجنگیدنی چی هستن که هستن ولی نیستن؟! سال‌ها پیش تمام موجودات تصمیم گرفتن دیگه ساحرها نباشن. ازبین برن و هیچ بشن. جوریکه وجودشون اول برای بچه‌ها قصه بشه و بعد کاملا فراموش بشن و یه روزی یکی بگه اصلا مگه میشه همچین موجوداتی هم باشن؟! همه‌ی دنیا موفق شد همه‌ی ساحرها رو ازبین ببره اما یک نفر باقی‌موند! یک نفری که ارباب ماه شد، اژدهایان رام خونِ آتشش شدن و تو کاخ سایه و خونش، وسط آتش زنده، تارک دنیا شده بود و تنها در مقابل تمام دنیا ایستاده بود تا اینکه یه جادوگر تصمیم گرفت سحر این ساحر رو جادو کنه، جادوگری که از رگ‌های پر از آتش ارباب ماه فقط و فقط یکم گرما می‌خواست...خیلی کم. حتی به اندازه‌ی هیچی!!! ༯꩟‌ ĈØЦPĿЄ: chanbaek ༯꩟‌ ǤЄИRЄ: Romance, Supernatural, Horror ༯꩟‌ 🔞NC+18 ༯꩟‌ ÂЦƚĦØR: Miyuna ༯꩟‌ (completed)
DEGENERATE/persian translation  by __AK1__
34 parts Complete Mature
خلاصــــه: گله‌ی وو با روشی خطرناک و ریسکی، برای گرفتن انتقام، امگای قبیله‌ی رقیب رو می‌دزده. سهون بیچاره، گیر یک گله گرگ بی‌پروا و خشن که قصد دارن به حسابش برسن، میوفته. یکی از اونها آلفا جونگین بود، بدترین موجودی که سهون تا اون زمان به چشم دیده بود. ∴━━━✿━━━∴ 🔴این یک فیک ترجمه‌ای هست و از نویسنده اجازه گرفته شده.🔴 نویسنده: dereknstiles لینک داستان اصلی: https://www.asianfanfics.com/story/view/1412721/degenerate مترجم: Aki آیدی تلگرام: @Aldentay 🟢چند نکته هست که قبل از شروع داستان باید بدونید.🟢 🔸اول اینکه یک رابطه‌ی پُلی یا چندزوجه توی این داستان هست که کاپل‌هاش شامل آلفا بک، آلفا ییشینگ و امگا لوهان هست. 🔸دوم، کاپل اصلی این فیک کایهون هست، یعنی 95% بدبختی رابطه این دوتاس، هرچی کاپل دیگه تو فیک هست جدی به رابطشون پرداخته نمیشه. کای آلفا و سهون امگاس، پررنگ‌ترین کاپلی که بعد از سکای دیده میشه، لوبکشینگ هست، و بعد هم کریسهو، اما باید بگم که یکی از کاپل‌ها که فوق‌العاده هم کم رنگ هست، کاپل چان‌تاعو هست. غیر از این دو نکته فکر نکنم چیز دیگه‌ای توش باشه که به شیپر های غیور کشورمون آسیبی وارد کنه😅
The Shadow [Completed] by RahaAisha
89 parts Complete Mature
همه ی دنیا اونو به اسم شدو(سایه) میشناختن خودش اینو خواسته بود سایه‌ی تاریکی که روی زندگی آدم‌ها میوفتاد و باعث نابودی میشد.تعداد آدمایی که اسم واقعیش رو میدونستن اونقدر کم بود که گاهی خودش هم اسمش رو فراموش میکرد. اما وقتی برای اولین بار اون پسر رو دید، همه چیز عوض شد بکهیون شبیه هیچکدوم از آدمایی که تو زندگیش دیده بود، نبود. ******************** + میدونم وقتی تو رو دیدم مغزم خالی شد. نه چیزی میشنیدم نه چیزی میدیدم. اون شب اول توی هتل و دفعه‌های بعدی تو همین خونه... اون وقت‌ها هم عقلم رو از دست داده بودم. تو تاریکی فرو میرفتم و وقتی بیرون میومدم که بهت خیلی صدمه زده بودم. اذیتت کرده بودم و حالت بد شده بود. + تو خیلی قشنگی بکهیون. خیلی قشنگی... خیلی ظریفی... خیلی مهربونی... اونقدر که باعث میشی هم از خودم بدم بیاد هم بترسم. از خودم بدم بیاد که اون رفتارها رو باهات کردم و همینطور از اینکه ممکنه بعدا بازهم اذیتت کنم، ترس همه‌ی وجودم رو میگیره. ******************* ژانر: رمنس، اسمات، انگست،جنایی، معمایی، مافیایی کاپل ها: چانبک، کایسو، هونهان
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
You may also like
Slide 1 of 10
The weakening of the exile of the moon cover
Trap "persian ver" [Complete] cover
DEGENERATE/persian translation  cover
🐺❄️𝓔𝓽𝓮𝓻𝓷𝓪𝓵 𝔀𝓲𝓷𝓽𝓮𝓻❄️🐺 cover
love  🌑♥️ cover
The Shadow [Completed] cover
Thief cover
TENSION🍷(vkook) cover
Stars ☆🌠 [Chanbaek] cover
papa wolf and Puppy 🐶 cover

The weakening of the exile of the moon

42 parts Complete Mature

میشه با همه‌چی جنگید؟! آره یا نه؟! با چه چیزهایی نمیشه جنگید؟! ترس؟! حس پوچی؟! عشق؟! چطور میشه چیزی که نمی‌شه باهاش جنگید رو شکست داد؟! وقتی هیچی نیست اما هست ولی نمی‌دونی چطوریه که هم هست و هم نیست باید چی کار کرد؟! این چیزهای نجنگیدنی چی هستن که هستن ولی نیستن؟! سال‌ها پیش تمام موجودات تصمیم گرفتن دیگه ساحرها نباشن. ازبین برن و هیچ بشن. جوریکه وجودشون اول برای بچه‌ها قصه بشه و بعد کاملا فراموش بشن و یه روزی یکی بگه اصلا مگه میشه همچین موجوداتی هم باشن؟! همه‌ی دنیا موفق شد همه‌ی ساحرها رو ازبین ببره اما یک نفر باقی‌موند! یک نفری که ارباب ماه شد، اژدهایان رام خونِ آتشش شدن و تو کاخ سایه و خونش، وسط آتش زنده، تارک دنیا شده بود و تنها در مقابل تمام دنیا ایستاده بود تا اینکه یه جادوگر تصمیم گرفت سحر این ساحر رو جادو کنه، جادوگری که از رگ‌های پر از آتش ارباب ماه فقط و فقط یکم گرما می‌خواست...خیلی کم. حتی به اندازه‌ی هیچی!!! ༯꩟‌ ĈØЦPĿЄ: chanbaek ༯꩟‌ ǤЄИRЄ: Romance, Supernatural, Horror ༯꩟‌ 🔞NC+18 ༯꩟‌ ÂЦƚĦØR: Miyuna ༯꩟‌ (completed)