i finally found peace! (Kookv)
  • Reads 82,861
  • Votes 8,581
  • Parts 32
  • Reads 82,861
  • Votes 8,581
  • Parts 32
Complete, First published Jan 20, 2023
Mature
آقای جئون سعی داره پسرک مظلوم و رنج دیده ای رو که کم کم بهش دل می‌بست به زندگی برگردونه.‌.. مرهمی برای درداش بشه و اعتماد به نفس از دست رفتشو بهش برگردونه...آیا موفق میشه ؟
⭐

- این امکان نداره...من مثل احمقا به نظر میرسم لطفا نگاه کردن به منو تموم کنین جانگکوک شی! م...من این ل..لباسو ن..نمی‌خوام...

-می‌دونی چیه تهیونگ... من فکر میکنم وقتی درباره ی خودت اینجوری حرف میزنی مثل احمقا به نظر میرسی!

💔.❤️.💔❤️.💔.❤️.💔.❤️.💔.❤️.💔.💔.❤️💔.❤️.

ژانر: رومنس، انگست ، اسمات
کاپل : کوکوی
All Rights Reserved
Sign up to add i finally found peace! (Kookv) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
37 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Red Falcon ||  شاهین سرخ {Vkook, SopeMIn, Namjin} by LiberteNovels
10 parts Ongoing Mature
- تا کی می‌خوای جوری رفتار کنی که انگار عنوان سرجوخه رو ازت دزدیدم؟ + تا وقتی که سه سال ازم کوچیک‌تری، جونگ کوک. - توی اون سه سال بیشتر عمرت، تونستی نصف من مهارت و استقامت کسب کنی؟ شک دارم. - با همه این‌ها... تو هنوز هیونگمی، درسته؟ لحن نرم جونگ کوک، موجب شد نگاه تهیونگ برای لحظه‌ای رنگ تعجب بگیره... اولین‌باری بود که بعد از دوران آموزشیشون، جونگ کوک تُن رسمی صداش رو کنار می‌زد و به همون گرمی همیشه با تهیونگ صحبت می‌کرد. وقتی جوابی از میون لب‌های تهیونگ خارج نشد، دست سنگین و زمخت سرجوخه روی شونه‌ی سرباز نشست و بعد از زدن ضربه‌ای دوستانه به اون، آهسته گفت: - می‌دونی که، یک فرمانده قلبش رو به دست معتمدترین سربازش می‌ده... وقفه کشدار ولی کوتاهی که جونگ کوک میون کلامش انداخت، نفس رو توی سینه‌ی تهیونگ حبس کرد؛ احساس می‌کرد عضلاتش خشک شدن و قلبش در کندترین ریتم ممکن فشرده می‌شد تا کمک کنه نفس مرد از ریه‌هاش خارج بشه. - اون مهمات، قلب من و این تیم بود. شاهین سرخ یا باسنِ گل‌قرمزی، داستانی کوتاه و کمدی و روایتی از بنگتن در دوران سربازیه! اسمات و تری‌سام و رمنس به مقدار لازم داره؛ همچنین کله‌های کچلی که پس‌گردنی خورشون مَلَسه و کل‌کل‌هایی که بین سرباز کیم تهیونگ و سرجوخه جئون تمومی نداره! داستان از
▪︎FORCED MARRIAGE▪︎ by JEON_LILI_STRIX
33 parts Complete Mature
ازدواج اجباری [Completed] ژانر : ازدواج اجباری-امگاورس-مافیایی-درام-امپرگ-رمنس-اسمات گاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : جنلیسا خلاصه داستان : تهیونگ با اعتماد به نفسی که عاشق پلاس بودن توی خیابونا و خوش گذرونیه و زور هیچکس بهش نمیرسه و جونگ کوک آروم و گوشه گیر که زیر زور خانوادش از همه ی علایقش گذشته و با کلی غم و درد زندگی میکنه. اما چی میشه اگه خانواده ش بفهمن جفت تهیونگ پسر جئون بزرگ ، پسر قدرتمند ترین مافیای کره ست و برای بیستر بالا رفتن مقامشون ، اون رو مجبور کنن که ازدواج کنه؟ ___________________________________________________________________________ برشی از داستان : _ازت متنفرم جئون جونگ کوک! تو یهو اومدی و ریدی به زندگیم! +فک کردی من خیلی خوشم میاد قیافه ی نحس تورو ببینم؟ در ضمن! پدر و مادر هامون تصمیم به ازدواجمون گرفتن...نه من! بعد با صدای آلفاییش زمزمه ای کرد : +فک کردی کی هستی ها؟ یک بار دیگه صداتو روم بلند کنی من میدونم و تو! #1-Drama #1-Jungkook #1-sweet #2-kookv writer : Jeon LiLi💜
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐀𝐓𝐑𝐄𝐃 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
33 parts Ongoing Mature
{Completed} از همون لحظه‌ای که تهیونگ، معروف به چاقوباز، جونگ کوک رو توی عروسی برادرش می‌بینه تصمیم می‌گیره اونو مال خودش کنه. پدر جونگ کوک با این وصلت موافقت می‌کنه، ولی جونگ‌کوک و امگاش به هیچ‌وجه قصد نداره به جز از روی عشق و با جفت حقیقی خودش ، تن به ازدواج با الفا بده. چند ماه قبل از عروسی، جونگ‌کوک در می‌ره و زندگی جدیدی رو در اروپا به دور از مافیا شروع می‌کنه. اما یکی از بهترین شکارچی‌ها و آدم‌کش‌های مافیا دنبالشه: تهیونگ. جونگ‌کوک فقط نمی‌خواست عاقبتش مثل برادرش ، به یه الفا فروخته بشه . امگای اون آزادی میخواست و آزادی بهای زیادی تو دنیای اونها داشت . ****************** " می‌خوای بکشمش؟" الهی ماه آره. میخواستم تهیونگ همه اون الفا هایی که کوچکترین ارزشی برای امگا ها قائل نمی‌شدن رو با چاقو هاش تیکه تیکه کنه . و این درحالی بود که روح امگام برای فرار از دست همچین الفایی جیغ میکشید. ******************* 😎سری دوم از جلد کتاب bound by honor 🔪 🥀ورژن یونمین در همین اکانت موجوده 😎 Couple :: Vkook , yoonmin Jenre :: criminal, omegaverse, smut, romance, mafia, drama up time: : اتمام یافته 🥇~1 in vkook 🥇~1 in omegaverse 🥇~1 in taehyung 🥇~1 in fanfiction 🔫لطفا پارت توضیحات به دقت مطالعه کنید
You may also like
Slide 1 of 19
TENSION🍷(vkook) cover
Sirius cover
Buchaechum || Kookv cover
Alpha Male | Kookv  cover
Little Fox | روباه کوچولو (kookv) cover
Red Falcon ||  شاهین سرخ {Vkook, SopeMIn, Namjin} cover
Andamaina..زیبا cover
▪︎FORCED MARRIAGE▪︎ cover
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 cover
Strong Hold |Vkook| cover
Distances are shortened (Season 2) cover
Fighter Kookv cover
𝐒𝐚𝐯𝐞 𝐌𝐞 🌿 نجاتم بده cover
𝐌𝐎𝐃𝐄𝐋𝐈𝐍𝐆 cover
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐀𝐓𝐑𝐄𝐃 {𝐯𝐤} cover
pan rabbit [Completed] cover
ꜱʜɪᴍᴍᴇʀ cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
Curse of the Wolf  cover

TENSION🍷(vkook)

37 parts Ongoing

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی