![Story cover for Ready to Run? [L.S] [Z.M] by GingerBreadManlou](https://img.wattpad.com/cover/332924069-256-k812471.jpg)
هری: لویی تو حق نداشتی اینکارو باهام بکنی... چرا به من نزدیک شدی؟؟؟... چطور اجازه دادی چنین اتفاقی بیفته؟؟؟... چرا اینکارو باهام کردی؟؟؟... لویی: من نمیخواستم اینطور شههه... من میخواستم ازت دور شممم... من باید میرفتممم... من از همون شب میخواستم برممم... ه: پس چراااا؟؟؟... چرا نرفتیییی؟؟؟... لویی تو چشمای هری خیره شد و یقهی هری رو لای مشتاش گرفت و با صدای بلندتری داد زد: ل: چون من احمق عاشقت شدمممم...All Rights Reserved