Freedom of exile
  • LECTURAS 11,466
  • Votos 2,096
  • Partes 21
  • LECTURAS 11,466
  • Votos 2,096
  • Partes 21
Concluida, Has publicado ene 30, 2023
عنوان فیک: آزادی تبعید
نویسنده: ᴘᴛꜰᴍ5
کاپل: ییجان
ژانر: امگاورس، جنایی-معمایی
روز آپ: دوشنبه‌ها
اپ اصلی:  UkyioStory
تعداد چپتر: فصل اول ١٠ (تمام شده)
فصل دوم ١١ (تمام شده)
خلاصه ای از داستان:  
  با شنیدن کلمۀ "تبعید"، اسارت و انزجار توی ذهن هر انسانی تداعی می‌شد و چهره‌ش درهم می‌رفت؛ حتی برای منی که به این حکم محکوم شدم دلسوزی می‌کرد.
اما برای من این تبعید، کلیدی برای باز کردن و رهایی از قفسی بود که تمام عمر من رو اسیر خودش کرده بود. برای من آزادی این تبعید، به عروسک خیمه شب بازی بودن میلیون‌ها بار می‌ارزید.
Todos los derechos reservados
Regístrate para añadir Freedom of exile a tu biblioteca y recibir actualizaciones
O
#31وانگییبو
Pautas de Contenido
Quizás también te guste
Don't Smoke | سـیـگـار نـکـشـ de zhra_m
4 Partes Concluida
❀ مولتی‌شات کامل⁴ ᝰ سیگار نکش ❀ ژانر ᝰ غمگین . روانشناسی . عاشقانه . اسمات ❀ تایپ-کاپل ᝰ ورس-ییجان ❀ نویسنده ᝰ زهرا.م "شی‌بو" ❥𝗠𝗨𝗟𝗧𝗜𝗦𝗛𝗢𝗧 ᝰ Full⁴ ❥𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘 ᝰ angst , psychology , romance , Smut ❥𝗧.𝗖 ᝰ Lsfy , Yizhan ❥𝗪𝗥𝗜𝗧𝗘𝗥 ᝰ zhra.m "XiBo" _____________________________ _میشه انقد نکشی؟ با چشمان بسته سر تکان داد و "هوم" کش‌داری گفت. _ییبو! آن صدای پر از سرزنش، باعث شد تا پلک‌هایش را از هم فاصله دهد. کمی مکث کرد و خیره در چشمان سرخ از خستگی جان دود سیگار را بیرون فرستاد. _اگه نکشم برمی‌گردی؟ نفس عمیقی کشید و به تقلید از او زمزمه کرد:‌ نه. _پس می‌کشم. جان خندید و با لحن هشداردهنده‌ای کلمات را به بیرون از لب‌هایش هدایت کرد: زیادی سرتقی. _برگرد و کاری کن سرتق نباشم. درحالی که روی شکم می‌خوابید گفت و جان از پشت دوربین به بدن لاغر اما زیادی زیبای روبه‌رویش خیره شد. _هنوز یک سال و پنج ماه و دو روز مونده. از قصد گوشه‌ی لباسش را بالا داد و سیگار را گوشه‌ی لبش چرخاند. _پس به اندازه‌ی یک سال و پنج ماه و دو روز می‌کشم. وقتی برگشتی جلوم رو بگیر.
Nepo de T_snowflake_
17 Partes Continúa
داستان درباره کیم سوکجین ۲۷ساله، پزشک ماهر وجذابی که به عنوان مدیر تیم پزشکی بیمارستان هانسان به نپو اعزام میشه... * * * بین اون همه هیاهو جونگکوک تمام حواسش معطوف به دلبرش بود که جلوتراز خودش نشسته و به نقطه ای وسط گود خیره شده. برای جونگکوک مثل روز روشن بود که فقط جسم جینِ که اینجاست ولی فکر وروحش جای دیگه است، درست مثل اتفاقی که امروز تو کمپ افتاد. جین دوباره خودکارو دست گرفته بود ومدادم درشو باز وبسته میکرد وجونگکوک اونقدری عمیق محو دیدن جین شده بودکه می تونست پرده شفاف اشک که تو چشم های جین جمع شده رو ببینه. قلبش امونشو بریده بود تا بره ودستشو دور کمر باریک جین حلقه کنه، سرش وروشونه خودش بذاره وباهاش حرف بزنه. "چی شده قربونت برم ؟چرا حال وهوات ابریه ؟چرا چشمات بارونیه ؟ دورت بگردم باهام حرف بزن." _______________________ Couple : kookjin Genre : Action , Romance , Drama , Mystery , Thriller , Millitray , Medical , Psychological , Suspense همونطور که میبینید همه چی داره🙄☝🏻 صبور باشید تا به همشون برسیم😁
Quizás también te guste
Slide 1 of 10
[kookv]..آوازه دریا  cover
⌈ 𝗡𝗲𝗽𝗲𝗻𝘁𝗵𝗲 ⌋ cover
Don't Smoke | سـیـگـار نـکـشـ cover
I Just Love You  cover
THE GAME OF DESTINY cover
🌹🖤°°رز سیاه°°🖤🌹 cover
Nepo cover
ATHERIS (S2) cover
♡𝑭𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕♡ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ cover
Forbidden love cover

[kookv]..آوازه دریا

16 Partes Continúa

داستان درباره پری دریایی کوچولوی کنجکاوی که میخواد بیرون از آب بره اما چی میشه اگه با پادشاه لولاندس برخورد کنه و سرنوشت هردوتاشون تغییر کنه.....