تونست چال گونههای مرد رو زیر نور آبی رنگ چراغ ببینه. حس کرد از لای پروندهای که به سینهش چسبونده، چیزی زیر پاهاش افتاد. پایین رو نگاه کرد و صدای دکتر، توی گوشهاش زنگ زد: -برای مسابقهت میام قهرمان! امیدوارم موفق باشی. چیزی زیر پاهای لویی نبود. حداقل نه چیزی که قابل دیدن باشه. ژانر: هاناهاکی، امپرگ کاپل: لری Louis top -LouHilAll Rights Reserved