Story cover for احساس مخفیِ من (Coming Soon) by zizi3700
احساس مخفیِ من (Coming Soon)
  • Reads 657
  • Votes 75
  • Parts 1
  • Reads 657
  • Votes 75
  • Parts 1
Ongoing, First published Feb 21, 2023
من یک آیدل ام...
باید مثل یک آیدل رفتار کنم، تمام دوربین ها و نگاه ها روی من قفله.
فقط کافیه این احساسِ لعنتیم رو با خودم به گور ببرم!
_____________________________________________________

موضوع: 
زندگی درباره مین یونگی؛ خواننده معروف در گروه بی تی اس هست.
درباره احساس ناخواسته یونگی هست که میخواد سرکوبش کنه.
آیا موفق میشه؟!
_____________________________________________________

کاپل اصلی: کوکگی ....  یونگی: باتم  جونگکوک: تاپ
کاپل فرعی: ندارد

ژانر:زندگی روزمره_رمنس_تا حدی هیجانی_درام_اسمات

نویسنده: mike.zizi🐾
زمان‌ پارت: به زودی...

(تذکر):
برای کسایی که با قسمت (اسمات) میونه خوبی ندارن قبل شروع و بعد پایان اسمات علامت 🔞 رو براتون میزارم؛ پس با خیال راحت بخونین.
All Rights Reserved
Sign up to add احساس مخفیِ من (Coming Soon) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
My Precious Trust || vkook|| Sezon1 cover
Belong to Alpha || متعلق به آلفا cover
ll KookV ll cover
"HALF BROTHER" cover
Blood & bond🩸 cover
« قلب اسیر مافیا »                                               کوکوی / Kookv cover
innocent ⛓️معصوم cover
𝙈𝙞𝙨𝙨𝙔𝙤𝙪𝙎𝙤𝘽𝙖𝙙 ᵃᶠᵗᵉʳˢᵗᵒʳʸ || 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 cover
𝐕𝐀𝐍𝐈𝐋𝐋𝐀 cover
invisible protector cover

My Precious Trust || vkook|| Sezon1

70 parts Ongoing

ژانر:(رومنس_معمایی_اسمات🔞) #هپی_اند🫰 ✦ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Vkook, secret, (a little verse) ✧ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾:Dark romance, smut🔞 ✦ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: sarah🦋 جونگکوک پسری از یه خانواده متمول و سختگیر که رویای رفتن به آمریکا رو داره... دست تقدیر اونو با مردی آشنا میکنه که زندگیشو به کلی دچار تغییرات غیرقابل بازگشت میکنه.... " هیچکس جز خودم حق نداره حتی وقتی قبل از مرگت دست و پا میزنی لمست کنه جونگکوک یا اون خون کثیفی که ازت میریزه رو ببینه..." " باشه ولی حق با تو بود تهیونگ آدم حاضره بخاطر بچه اش هرکاری بکنه" +"نگران هرچیزی باش جونگکوک جز من..." +"پدر تو شاید دورترین دشمن من بشه... ولی دشمن های اصلی من همیشه از رگ گردنم به من نزدیک تر بودن... کسایی که خواستن منو زمین بزنن همیشه در نزدیک ترین فاصله ی ممکن به من قرار داشتن یا هم خون ام بودن... یا هم خونه ام.... چنل تلگرام : @taehkook_fiction