Falling
  • Reads 5,617
  • Votes 1,228
  • Parts 45
  • Reads 5,617
  • Votes 1,228
  • Parts 45
Ongoing, First published Mar 18, 2023
سعی کرد با وجود اون هق هق ها و سکسکه ها باز هم شروع به حرف زدن کنه: متاسفم... 
من نمی خواستم... نمی خواستم نابودت کنم. نمی خواستم بشکنمت. هیچ وقت هیچ منظوری از حرف هایی که می زدم نداشتم. فقط... فقط می‌خواستم ازم زده بشی. می خواستم رها کنی. می‌خواستم بیخیال من بشی و قلبت رو قبل از اینکه مثل من تبدیل به یه سنگ بشه برداری و مایل ها ازم دور بشی. ولی تو هیچ وقت نرفتی. هیچ وقت جدا نشدی. تو اونقدر شجاع بودی که تا آخرش پای من بودی و من انقدر ترسو بودم که حتی یک لحظه هم نتونستم عشقت رو بپذیرم. تو اونقدر بی باک بودی که حاضر شدی بار ها و بار ها قلبت رو تقدیم به من کنی، در حالی که می دونستی هر بار قراره اون رو شکسته تر از قبل تحویل بگیری و من اونقدر بدبخت بودم که حتی نتونستم فقط برای یکبار دیوار های قلبم رو پایین بکشم و بهت اجازه ی دسترسی به قلبم رو بدم؛ در حالی که می دونستم تو به بهترین شکل ممکن ازش مراقبت می کنی.
___

موجود خارق‌العاده ای که برای هدیه تاج گذاری به پادشاه تقدیم میشه؛ اما چی میشه اگه پادشاه قلبش رو تقدیم به اون موجود کنه؟ اطرافیان اون پادشاه چه فکری راجع به اون عشق میکنن؟ قراره خیلی راحت اجازه بدن اتفاق بیفته؟ 

ثورکی / استاکی / هاکای سیلور (پیترو و کلینت)
All Rights Reserved
Sign up to add Falling to your library and receive updates
or
#11fantasy
Content Guidelines
You may also like
You may also like
Slide 1 of 10
Andamaina..زیبا cover
TᕼE ᒪOᔕT ᕼᗩᒪᖴ cover
my bunny🐰 cover
Tiptoe :::... (KOOKV ver.) cover
🐺𝑹𝒐𝒐𝒕𝒍𝒆𝒔𝒔 𝑨𝒍𝒑𝒉𝒂🌙 cover
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Ant Ant cover
My doctors cover
My special omega cover
La mia metà [نیمه گمشده‌ی من]  cover

Andamaina..زیبا

30 parts Ongoing

داستان یه شاهزاده که زیادی شبیهه مادرش کیم تهیونگه .. زیادی شبیه‌ش چیه.؟اون یه نسخه کوچولو از تهیونگه. ... ×میدونم نباید از اتاق بیرون بیام اما باید برای تاتا گل میچیدم..دوتا چیدم..پس یکیشو میدم شما... ..... ×اینو بگیرین..این هدیه من به شماست‌...من گم شدم میشه کمکم کنین برگردم قصر؟قول میدم دیگه از اتاق بیرون نیام... .... ×کاش منم یه بابا داشتم تا الان که منو سیلی زدی میرفتم بهش میگفتم تا بیاد جلوتو بگیره. ..... ×ولی ازش متنفرم که نیست...از توام متنفرم که بابای هیونگی هستی ... آرزو میکنم بمیری... سرزمین فارین ..یه سرزمین جادویی که پادشاه برای ایجاد صلح و امنیت کوچکترین پسر خودشو برای فرزند آوری به پادشاه جئون پیشکش میکنه