ناله های ضعیف پسر با گریه های شدت یافته اش مخلوط شده بود...دستش را از سر پسر برداشتو اجازه داد تهیونگ سرش را بلند کند...هق هق معصومانه اش دلش را اب کرد...اما او باید تنبیه میشد....
ᰔkookvᰔ پایان یافته
- پاشید بیاید دوباره حماسه آفریدیم پسر مردم غش کرد!
با دیدن پسر بچه ی کنار مرد دوباره داد زد :
- حرفمو پس میگیرم بابای مردم غش کرد...
***
- جدی از مرغ و سگ میترسی آقای دکتر ؟
+ نمیترسم فقط وقتی میبینمشون کهیر میزنم جدی میگما...
- حالا ما در نظر میگیریم که باور کردم ولی این واقعیت که از مرغ میترسی رو تغییر نمیده👀
با من و این بچه های بزرگ همراه باشین تا ببینیم میخوان چیکار کنن.
با حضور افتخاری سونکی🕊️
( فاقد اسماته دلتونو صابون نزنین🤫)
COUPLE : MINSUNG - HYUNLIX - SUNKI
ژانر : اگه خدا بخواد طنز با یکم چاشنی انگست و روزمره و اینا
آپ: هر دوشنبه