𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐑𝐎𝐒𝐄🥀
  • Reads 455
  • Votes 49
  • Parts 1
  • Reads 455
  • Votes 49
  • Parts 1
Complete, First published Mar 22, 2023
Mature
ژانر: جنایی، اسمات، اکشن
کاپل: کوکوی 

•-----------☿-----------• 

اپیلوگ:


"هنوزم باورم نمیشه با هدفمون خوابیدی"

"منم باورم نمیشه که اون شده هدف"

"فکر کنم تنها کسی بود که برای پیدا کردنش انرژی گذاشتی"

"اوه، باور کن ارزششو داره.
فکر کنم یه وان نایت دیگه باید باهاش برم"

•-----------☿-----------•

"طرف یاکوزاست اگه یه بار دیگه دیدیش فقط فرار کن"

"عااح، خودم خوب می‌دونم..."

لب‌های جمع شدنش نشون می‌داد که ناراضیه ولی هیچ کاری ازش ساخته نیست. دوباره به عکسش که روی پرونده بود نگاه کرد و چهره‌ی غریب و سردش باعث شد اخم کنه با خودش فکر کرد "وقتی من پیشش بودم  لبخند ‌‌می‌زد و صورتش مهربون تر به نظر می‌رسید"

دزدی از ویلای جونگ‌کوک قرار بود راحت تر از آب خوردن انجام بشه اما اگه اون آدما یه روزی پیداشون می‌کردن و گیرشون می‌آوردن براشون خیلی سنگین تموم می‌شد!

•-----------☿-----------•
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝐁𝐋𝐀𝐂𝐊 𝐑𝐎𝐒𝐄🥀 to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
You may also like
Slide 1 of 10
Your eyes tell || VK || Completed cover
naughty daddy🤤✨ cover
You are beautiful(vkook,yoonmin) cover
لورنزو | Lorenzo cover
پرسه در نیمه شب cover
breathtaking love(Vkook) cover
✧HOME✧ cover
𝘀𝗽𝗲𝗰𝗶𝗮𝗹 𝗺𝗲𝗻𝘂 | �𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 | ᵗᵉˡᵐᵃˡᵃⁿᵈ  cover
Satisfaction(Minibook) cover
Recall the Vermilion  cover

Your eyes tell || VK || Completed

49 parts Complete

+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29