Devilish angel
  • Reads 134
  • Votes 17
  • Parts 3
  • Reads 134
  • Votes 17
  • Parts 3
Ongoing, First published Mar 23, 2023
طوسی
رنگ جالبیه...
اگه بهم بگن چه رنگی هستی میگم طوسی
طوسی ای که نه میتونه سفید باشه نه سیاه
انگار میخواد داد بزنه و بگه که سیاه نیست فقط اونو به حال خودش بزارید 
مثل من...

-اینجا زندونیم کردی بهونه عم جور میکنی؟
-من بهت اخطار دادم که از اون خط رد نشی حتی میتونستم گولت بزنم ک رد بشی ولی بهت اخطار دادم خودت بودی که رد شدی... باید خوشحالم باشی که الان اینجا با منی چون از من خطرناک ترم هست...


شخصیت ها: جیمین، سولگی، اون وو، تهیونگ، مینی
ژانر: رمنس، تخیلی، ومپایری
All Rights Reserved
Sign up to add Devilish angel to your library and receive updates
or
#157vampire
Content Guidelines
You may also like
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 by Theaurrora
75 parts Ongoing
<<کامل شده>> مینهو خوناشام نود ساله که طلسم شده و تنها راه شکستن طلسمش، نوشیدن خونِ شاهرگ معشوقشه تا جایی که معشوقش جونشو از دست بده. پس مینهو قلبشو قفل و زنجیر میکنه تا هیچ وقت دلبسته کسی نشه. اما آیا سرنوشتش اینجوری رقم میخورد؟ شاید یک پسربچه عجیب وارد زندگیش بشه و قلب خوناشام سرد و غم دیده قصه رو به اسارت چشم های آبیش در بیاره! و این شروعی هست برای اغازِ این عشق بی ثمر، بین یک خوناشام طلسم شده و انسان. -"برای من برقص جیسونگ..بذار با هر تکونی که به پاهای زیبا و دست های ظریفت میدی بپرستمت..مثل مسیحی که خداشو میپرستید" و حالا مینهو رو به روش فقط یک قوی زیبا میدید که روی موج های کوچیک دریاچه میرقصید. مثل فرشته بی بالی بود که با هر چرخش میخواست پرواز کنه اما بال هاشو چیده بودن. اون پسر چی تو وجودش داشت که با اینهمه کبودی روی بدنش، هنوزم دلفریب و زیبا به نظر میرسید؟ Fic Name : Aurora Couples : MinSung , HyunLix Genre : vampire, Romance , Slice of Life, School life ,ballerina , Smut, Happy end Writer : Aurora
𝐓𝐡𝐞 𝐥𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞 by IHOM_Z
30 parts Ongoing
[ 𝐨𝐧 𝐠𝐨𝐢𝐧𝐠 ] انگار شعله‌های جهنم خاموش شده بود؛ سوز سرما به صورتش سیلی می‌زد و تنش رو میلرزوند. هر چه جلوتر میرفت به درستی مسیرش بیشتر شک می‌کرد. هیچ اثری از تابلوی راهنما نبود. تنها چیزی که قدم‌هاش رو متوقف نمی‌کرد، رد لاستیک‌هایی بود که هنوز ادامه داشت. بعد از مدتی راه رفتن مقابل دری فلزی با خزه‌‌ها و پیچک‌های سرخی که به ذهنش هم نمیرسید با خون رشد کردند، رسید. چشم‌های یونگی با دیدن عمارت روبه‌روش گرد شد. نمای عمارت شبیه تکه ابر سیاهی بود که خودش رو توی آسمون لاجوردی جا کرده. همه چیز عجیب بنظر میومد و این تردیدش رو بیشتر می‌کرد. گزینه‌های زیادی برای انتخاب نداشت. در رو کمی هل داد. دری که بنظر میومد از قبل باز بوده به راحتی‌ باز شد. یونگی فکر می‌کرد انتظار هر چیزی رو داره، حتی خفاش‌ها اما منظورش از هر چیزی یه عمارت مجلل با ارباب خوناشامی که زندگیش رو تغییر میده نبود. «فکر میکنم باید بادم زمینی صدات بزنم.» «چرا؟!» «چون بهش حساسیت دارم.» ᭧ 𝐒𝐨𝐩𝐞 | 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐬𝐞𝐨𝐤 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐠𝐢 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 ᭧ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐕𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 | 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 | 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 | 𝐒𝐦𝐮𝐭 ᭧ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐈𝐇𝐎𝐌_𝐙 ᭧ 𝐁𝐨𝐫𝐧:【2021/9/18】
ENCOUNTER by ukiyostory
52 parts Complete
─نام فیکشن:࿐🐺ENCOUNTER🐺࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: امپرگ، اسمات، خون‌آشامی گرگینه‌، رومنس، فانتزی ─نویسنده: ᴋɪᴍɴɪᴇʟʟᴇ88 ─مترجم: ꜱᴇʙᴀꜱᴛɪᴀɴ ─روز آپ: 5 شنبه ─یک بار ییبوی ده ساله توله گرگی رو دید که داشت وارد جنگل می‌شد، تا زیر نور ماه کامل دنبالش کرد و وسط راه متوقف شدن. توله گرگ متوجه حضورش نشده بود و به بچه‌ آدمیزاد زیبایی تبدیل شد. روز بعد، دوباره همون اتفاق افتاد. این اتفاق تا چند روز بعد ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز دیگه ازش خبری نشد. پسر تا دیروقت منتظر موند اما حتی پرنده هم پر نمی‌زد. بعد از برگشت به خونه‌‌، مادرش رو مجروح و جنازه‌ی پدرش رو روی زمین دید. بعد مشخص شد که گرگینه‌ها به اونها حمله کردن. از اونموقع از تمام گرگینه‌ها متنفر شد اما نتونست پسربچه‌ی زیبایی که وسط جنگل دیده بود رو جز اونها قراره بده. بعد از گذشت 12 سال، همینطور که کینه‌ی دیرینه‌‌ای که نسبت به گرگینه‌ها داشت تو دلـش حمل می‌کرد، بین خوناشام‌ها تبدیل بهترین قاتل گرگینه‌ها شد، قاتلی که هیچوقت نه دست پلیس‌های آدمیزاد بهش رسید و نه دست گرگینه‌ها. اما یک روز بهش ماموریت داده شد تا یه گرگینه رو بکشه، یه گرگینه‌ی درجه‌ یک که خیلی از اونها رو کشته بود. اما ییبو موفق به انجام مامویتش میشه؟! ➥All rights reserved to the original
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 by vk_00_kv
28 parts Ongoing
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 🔞 ﴾کامل شده﴿ ته پسری دانشجو که برای یه پروژه به همراه دوستاش جیهوپ و نامجون ، به سمت جنگل تاریک میرن.... جنگلی که بومی های اونجا ، اون رو نفرین شده میدونن... اما تو راه اتفاقات ناخوشایند برای ته رخ میده و اون سر از قلعه ارباب تاریکی در میاره... گذشته تلخ و دردناکی که هر شب تبدیل به کابوسی برای نا آروم کردن زندگیشون میشه.... - دستم باز کن چرا منو به تخت بستی... ا.. او..اون... چـ..چیه؟؟؟؟ 🔞🔞 اهه درش بیـ..ار... در..درد دارهههه.... + صدای ناله هات چه گوشنوازه .. + اگر بخوام همین الان ببوسمت ، چه کسی میتونه جلومو بگیره ته ..؟! - کوکی تو اون رو .. اون رو ...ب..بوسیدی ؟! با مروارید سرخ همراه باشید چون قراره کلی اتفاقات مختلف برای ته و دوستانش رخ بده.... ✧کیم تهیونگ | tea ⇐ " - " ✧ جئون جونگ کوک | Kook ⇐ " + " ➣ روزهای آپ : نامشخص ✞ 𝔜𝔬𝔲 𝔞𝔯𝔢 𝔟𝔢𝔞𝔲𝔱𝔦𝔣𝔲𝔩 𝔞𝔫𝔡 𝔭𝔩𝔢𝔞𝔰𝔞𝔫𝔱 𝔩𝔦𝔨𝔢 𝔞 𝔯𝔢𝔡 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 𝔦𝔫 𝔱𝔥𝔢 𝔟𝔩𝔲𝔢 𝔰𝔢𝔞. ❍ 𝔱𝔥𝔢 𝔴𝔯𝔦𝔱𝔢𝔯 : 𝔜𝔲𝔫𝔞 𝔎𝔞𝔭𝔢𝔩𝔩 : 𝔨𝔬𝔬𝔨𝔳 𝔤𝔢𝔫𝔯𝔢 : 𝔰𝔪𝔲𝔱 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔱𝔦𝔠 , 𝔙𝔞𝔪𝔭𝔦𝔯𝔢 , 𝔰𝔠𝔞𝔯𝔶 , 𝔯𝔬𝔪𝔞𝔫𝔠𝔢 , . . . 𝔖𝔱𝔞𝔱𝔲𝔰: 𝔉𝔦𝔫𝔦𝔰𝔥𝔢𝔡
You may also like
Slide 1 of 10
نفرین شیرین   sweet curse  cover
Blood Sacrifice  cover
  ‌𝑨𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢 cover
𝐓𝐡𝐞 𝐥𝐚𝐬𝐭 𝐎𝐫𝐠𝐢𝐧𝐚𝐥 | 𝐒𝐨𝐩𝐞 cover
『 𝑳𝑶𝑺𝑬 𝑰𝑻 𝑨𝑳𝑳 ᴬᵁ 』 cover
you are for me|minv cover
ENCOUNTER cover
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷 cover
𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 cover
🍷Vampire cover

نفرین شیرین sweet curse

22 parts Ongoing

〰️〰️〰️🀄️〰️〰️〰️ Sweet Curse 〰️〰️〰️🀄️〰️〰️〰️ ▪️Couple: #Vkook وژرن دوم ▪️genre: #vampire - #mpreg - #smut ▪️Writer: @Scorpion0013 ▪️up: #FULL ⚫️خلاصه: اجبار...اشرافیت...تظاهر.. از همه ی اینا خسته شده بود بنابراین تصمیم گرفت از جشن کسل کننده خانواده ی کیم بیرون بیاد و برای چند لحظه م که شده از تنهایی ش لذت ببره اما آیا این تصمیم درستی بود؟ کی میدونست چه سرنوشتی در انتهای همین تصمیم کوچیک انتظار اون رو میکشه، اونم وقتی چشمان سرخ و طمعکاری در تاریکی صبر چند ساله ش ، ذره ذره ی حرکات تک فرزند خانواده ی شیو رو زیر نظر داشت و از به سرانجام رسیدن انتظارش خشنود بود....!!!! #Fic | #BTS | #EXO | #نفرین_شیرین ╔❧┅♚™♚┅❧╗ @KZONE_FIC ╚❧┅♚™♚┅❧╝