imagine
  • Reads 72
  • Votes 14
  • Parts 1
  • Reads 72
  • Votes 14
  • Parts 1
Complete, First published Mar 26, 2023
My baby is a....
All Rights Reserved
Sign up to add imagine to your library and receive updates
or
#74zsww
Content Guidelines
You may also like
𓂃Elysian⋱ by Veronikanoir
10 parts Complete
اِلیسیـان ⨳ کـاپل: ییـجان ⨳ ژانـر: ماورایی، رومنس، انگست، فانتزی، ماجراجویی، اسمات ⨳ کانال: 𝗎𝗄︎𝗂𝗒𝗈𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒 ⨳ تایپ: 𝖿︎𝖺𝗇︎𝖿︎𝗂𝖼︎/𝖻︎𝗃︎𝗒𝗑︎ 🕯 خلاصه ای از داستان: موران بعد از شنیدن افسانه‌ی «اِلیسیان» از زبان گابریل کتاب‌دارِ کاخ، درمورد این اسم کنجکاو می‌شه. اما درست زمانی که داره دنبال معنای قایم شده پشت این اسم می‌گرده، با حقیقتی درمورد زندگی خودش رو به رو می‌شه! 🧚🏻برشی از داستـــان: جان کمربندی که دستش بود رو بالا آورد و لبخند کجی زد "بلد نیستم ببندمش!" ییبو جلو رفت و وارد اتاق شد "همم..." کمربند رو از دستش گرفت و پشت سرش ایستاد. دست‌هاش رو جلوی شکمش برد و کمربند رو روی لباسش تنظیم کرد "اونجا کی برات کمربندتو می‌بست؟" جان لبخند بامزه‌ای زد و انگشت‌هاش رو روی پیشونیش کشید "خب خدمت‌کارا و اکثراً آریان این‌کارو برام انجام می‌داد..." ییبو بعد از شنیدن آخر جمله‌ش فشاری به کمربند وارد کرد که ناخودآگاه "آخی" از بین لب‌های جان خارج شد. بعد از تموم کردن کارش، عقب اومد "تموم شد..."
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) by Dreamer066
25 parts Ongoing
عشق مثل لیسیدن عسل از لبه‌ی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زن‌ها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زنده نگه داره. امید به اینکه روزی پدرش برگرده و اون رو با خودش به خونه برگردونه. اما سرنوشت بارها ثابت کرده همه چیزهای "سیاه و سفید" پشت پرده‌ای از دروغ‌های هفت رنگ پنهان شدن... تالیا همیشه میدونست پدرش میتونه چقدر بیرحم باشه اما هیچوقت انتظار نداشت که اون رو به ترسناک ترین مرد غرب واگذار کنه. رئیس آینده مافیای کوزا نوسترا. مارکو رومانو. یک قاتل خونسرد... زیبا و خبیث. مردی که سال‌هاست انسانیت رو درونش کشته، روحش رو در سکنه‌های تاریک گذشتش رها کرده. چطور ممکنه قلب مُرده‌ای که چیزی بجز خشم و نفرت درونش جریان نداره، قادر به عشق ورزیدن باشه؟ این همون کاریه که فقط تالیا میتونست ممکن‌اش کنه و باعث بشه مارکو اون کلمات ممنوعه و خطرناک رو به زبون بیاره: " من آدم‌های دیگه رو برای کوزا نوسترا میکشم اما برای تو گلوله میخورم، خونریزی میکنم و میمیرم. تو مال منی و تا آخرین نفس ازت محافظت میکنم."
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
40 parts Ongoing
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود تهیونگ قدمی به عقب برمی‌دارد، انگار که تازه هوا برایش سنگین شده. چشمان نقره‌ای‌اش روی گوشی توی دست جونگ کوک ثابت می‌ماند، پیام هنوز روی صفحه روشن است: "محل اختفاشو پیدا کردم. امشب کارشو تموم می‌کنیم." نفسش را بیرون می‌دهد، اما این‌بار نه از آرامش، بلکه از خنجری که توی قلبش فرو رفته. نگاهش را بالا می‌آورد و به کوک خیره می‌شود. "پس این بودی تو؟ شکارچی؟" جونگ کوک هیچ‌چیز نمی‌گوید. نمی‌تواند. فقط دهانش باز و بسته می‌شود، انگار که دنبال کلمه‌ای برای نجات خودش باشد. تهیونگ پوزخند می‌زند. "لعنتی... می‌دونی خنده‌دار چیه؟ یه جایی تو این بازی لعنتی، واقعا فکر کردم شاید... شاید واقعیه." صدایش آرام است، ولی توی هر کلمه‌اش یک دنیا شکسته‌شدن موج می‌زند. جونگ کوک یک قدم جلو می‌آید. "اجازه بده توضیح بدم، این اون چیزی نیست که فکر می‌کنی."
You may also like
Slide 1 of 10
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
Sweet Gambling💲 cover
𓂃Elysian⋱ cover
Heir of Wrath (Legacy of the Underworld1) cover
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK cover
عشق پنهان cover
A garden beyond paradise  cover
Mad wolf | kookv cover
love potion (Bjyx) cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover

جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي

33 parts Ongoing

تبدأ أحداث روايتي عند البطله نجَـد اللي تكون عايشه في المدينه و بيوم امها وابوها يقررون يسافرون لسبب بنعرفه في الروايه ويخلون البطله وأخوها في بيت جدها اللي في الديره وآخر الليل تقرر تروح عند " البِل " وتحصل البطل جالس مع ناقه ويدخل عليهم جدهم ومن هنا تبدأ الأحداث ...🔥!