𝑻𝑯𝑬 𝑮𝑹𝑬𝑨𝑻 𝑮𝑨𝑻𝑺𝑩𝒀/taekook ver
  • Reads 11,085
  • Votes 1,569
  • Parts 28
  • Reads 11,085
  • Votes 1,569
  • Parts 28
Complete, First published Mar 29, 2023
خشم و خون جلوی چشمان پدرخوانده را گرفته بود و این فرزنده خوانده ی اسیرش بود که بهای ان انتقام را با دست و پاهای فلج شده اش میداد،پدرخوانده فقط دنبال خون کیم سارا بود و پسرخوانده اش،جئون جونگ کوک،دنبال ازادی!




_اون مرد احساساتی بود،به شدت احساساتی.
یادمه توی پرورشگاه یه بچه ی فقیر بودم که لباسای تنش پاره بود و بوی فاضلاب میداد،اون تا من رو دیدم به چشمام زل زد و گفت؛«من این پسر رو به فرزند خوندگی قبول میکنم».بعد با همون لباسا توی ماشین مورد علاقش نشستم و هیچ نگفت.احساساتی بود و مهربان...اره ادم کشت اما خودش هزاران بار مُرد،درسته درد کشید،درد دید اما خودش شد درد تا کارینا و چانیولی که ترکش کردن،درد نکشن.اون ی مرد قوی بود که از همه چی گذشت بخاطر اینکه یکبار با ارامش کنار یه رود کنارش یه سیگار بکشم.



روزهای اپ:سه شنبه ها،ساعت ۲۰

Name:The great Gatsby

Gener:Mafia,Action,romance,
Angest, Drama, little Incest, criminal
All Rights Reserved
Sign up to add 𝑻𝑯𝑬 𝑮𝑹𝑬𝑨𝑻 𝑮𝑨𝑻𝑺𝑩𝒀/taekook ver to your library and receive updates
or
#8مافیا
Content Guidelines
You may also like
Property Of Vittore Martinelli ✓ by NVMelissa13
89 parts Complete
When she was 14, Dalia was sold to Matteo Martinelli, the former leader of the largest Italian mafia. Flash forward with his son, Vittore Martinelli as the new leader, Dalia is given to him as a birthday present after years in spent in the "safe house". Dalia struggles to fulfill a promise she made and get her old self back as Vittore tries not to fall for the black beauty. Will they go through all the lies, jealousy, betrayal, envy, lust and murder together all in the name of love? Because at the end of it all, she is still Property Of Vittore Martinelli. * * * "Lift your hand," I said looking at how he held onto his bicep with a tight grip. "Let me take a look at the bullet wound." "No tesoro. I can do this myself," Vittore grumbled and I gave him incredulous look. "Don't start that bullshit with me Vittore. Remove your arm and let me help you or..." I trailed off, not able to say more. I was still in shock but I could do this. "Just... just let me help." "No." I glared at Vittore. "Why are you being so damn egotistic?! Let me help you! Do you know what it was like to find you like... and to..." I couldn't even get all the words out. "Let me help you. Please." Begging wasn't something I'd ever do but I just needed him to let me help him. "No-" "Why?!" I suddenly exploded. "Why won't you just let me help you?!" "Because I don't know how to handle it ok?!" Vittore suddenly exploded, his dark eyes glaring at me. "I don't know how to handle these... feelings. Fuck tesoro you drive me crazy! Don't you see that? You make me question everything I've ever known and... I can't..." I watched Vittore as his expression turned determined. "Fuck it." He leaned forward and pressed his lips on mine. * * * WARNING! Mentions of death, torture, gore, abuse and other things related to the mafia.
°•𝓡𝓮𝓿𝓮𝓪𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓮𝓬𝓻𝓮𝓽 𝓸𝓯 𝓙𝓮𝓸𝓷 •°♫︎ by g_Elahe
2 parts Ongoing
[افشای راز جئون] کاپل اصلی:تهکوک /کوکوی [درحال ادیت] خانواده جئون.... قدیمی ترین و قدرتمند ترین خانواده کره جنوبی ؛و اولین خانواده در کل آسیا که میزبان اصیل های قدرتمند بودند. خانواده ای که از یک جا به بعد تبدیل به یک خاندان قدرتمند و بزرگ و "تاریخی" شدند! خاندانی که باعث صلح بین گرگینه ها و خونآشام ها و همینطور انسان ها شد و از جنگ و کشتار های بزرگ جلوگیری کرد.🩸⚔ خاندانی که همه جانبه صلح رو ایجاد کرد و همین دلیل سبب شد تا همه پک ها از بین بره و همه شون حتی آلفا های اون پک ها(آلفا های پک ها هم قدرتمند هستند که مسئولیت آلفا شدن رو قبول میکنند) یک فرد از خانواده جئون رو به عنوان آلفاشون انتخاب کنند‌.🐺🕰 ولی همه چی در شبی از بین رفت... در مهمانی ای که همه ی اعضای آن دعوت شده بودند و دور هم جمع بودند.... صدای جیغ های بلندی میومد... در خواست های کمک...خواهش هایی برای نجات جونشون... -اون لعنتی همش دستش میرفت سمت جاهای ممنوعه ، آخرسر مجبور شدم کراواتم رو در بیارم و دور دستش ببندمُ بگم :از الان ترجیح میدم بسته باشه. -بزار یک بار برای همیشه خودم رو معرفی کنم. جئون جونگکوک هستم!وارث خاندان جئون! -دلم برات تنگ شده بود ددی!
🕷️𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹🕷️ by Andras_Town
81 parts Ongoing Mature
بیون بکهیون(آندراس) قدرتمندترین مرد جهان شیطان سیاه، یک شهروند آمریکایی که دخالت و نفوذ بالای تو سیستم کشورداری کشورهای مختلف داره و مثل ویروس به هر اطلاعاتی که بخواد دسترسی پیدا میکنه کیلددار همه درهای بسته و نابغه ریاضی و فیزیک یک جنایتکار و قاتل بزرگ که حکومت تاریکی رو روی زمین ایجاد کرده🗝💥 پارک چان یول پسر سرلشکر پارک یکی از فرماندهان بزرگ و نامی کره شمالی برای حفاظت از امنیت و اطلاعات کشورش مجبور میشه ریسک خطرناک و بزرگی به جونش بخره، مردی که سالها از عمرش رو صرف خطرناک ترین ماموریت زندگیش و دستگیر کردن شیطان بزرگ بیون آندراس میکنه...⛓🚬 🖇|•انفورسر𓄵 🖇|•سه گانه آندراس(فصل اول و دوم کامل شد) 🖇|•ژانر:اکشن|جنایی|انگست|اسمات+18 |سیاسی|رمنس 🖇|•نویسنده:مستانی 🖇|•کاپل:چانبک|هونهان🚬 🖇|•روزهای آپ:یکشنبه ها 🖇|•وضعیت:فیک بلند 🖇|•به دلیل داشتن صحنه های جنایی و خشن این فیکشن دارای محدودیت سنیت!🔞 ❌هر گونه کپی بازگردانی شخصیت ها و اسکی یا قرار دادن این فیکشن تو چنل های دیگه اکیدا ممنوعه ❌
You may also like
Slide 1 of 9
Ace cover
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  cover
Wed or Dead cover
جنایتی به نام عشق  cover
Running with His Child cover
Property Of Vittore Martinelli ✓ cover
°•𝓡𝓮𝓿𝓮𝓪𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓮𝓬𝓻𝓮𝓽 𝓸𝓯 𝓙𝓮𝓸𝓷 •°♫︎ cover
🕷️𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹🕷️ cover
The Prodigy | ✔︎ cover

Ace

100 parts Complete Mature

[COMPLETE][EDITING] Ace Hernandez, the Mafia King, known as the Devil. Sofia Diaz, known as an angel. The two are arranged to be married, forced by their fathers, joining the two Mafia's. But Sofia eventually learns, even the devil was once an angel. Cover by @alluringathena *This book is more of a romance book than Mafia book and I hope you enjoyyy*