You dont....remember me?
  • Reads 144
  • Votes 32
  • Parts 1
  • Reads 144
  • Votes 32
  • Parts 1
Ongoing, First published Apr 01, 2023
ᴍᴜʟᴛɪsʜᴏᴛ

وانگ ییبو بعد از یه تصادف دوماه توی کما بوده و وقتی که بهوش میاد همسرش یعنی شیائو ژان و خاطراتی که طی یکسال و نیم زندگی مشترک باهم ساختن رو فراموش کرده 
حالا قراره چی پیش بیاد؟
این وسط تکلیف عشقی که فراموش شده چی میشه؟

꩜𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : MARIA
꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 :  AMNESIA, ROMANCE, ANGST, DRAMA
꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 :LSFY
All Rights Reserved
Sign up to add You dont....remember me? to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
76 parts Complete
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
Atonement / تاوان by Dreamer_A7
35 parts Complete
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن ، و اون نقطه سر آغاز حکایت تازه ایست داستان یک امگا و آلفا در روز های بعد از جنگ جهانی دوم جونگکوک امگایی با اراده ای ستودنی ، امگایی که یاد گرفته برای عبور از سنگ های برنده و تیره ی مسیر زندگیش چطور کفش های آهنین به پا کنه .... و کیم تهیونگ ، آلفایی خوش شانس که زندگی هر اونچه که یک مخلوق برای خوشبختی نیاز داره بهش بخشیده ، اما اگه ازش بخوان زندگی رو تو یک کلمه توصیف کنه ؛ پاسخ اون خواهد بود ؛ « خشم » حقیقتی که زیگموند فروید گفت ؛ « افسردگی از جنس غم نیست افسردگی از جنس خشمه » و به راستی بدترین خشم ها ، خشم نسبت به خود هست ! این داستان از هر اونچه که فکرشو بکنی متفاوت تر خواهد بود ! کافیه چند پارت همراهم باشی دوست عزیزم 🌻
You may also like
Slide 1 of 10
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² cover
جيتني مثل الشروق اللي محى عتم الليالي cover
🚷 MY RED BALLERINA🚷 cover
𝑴𝒚 𝒘𝒆𝒓𝒆𝒘𝒐𝒍𝒇 𝒅𝒂𝒅𝒅𝒊𝒆𝒔🐺🪽 cover
THE SECRET HUSBAND  cover
Atonement / تاوان cover
The fifth sense cover
My Sin cover
عشق پنهان cover
Amygdala  cover

تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S²

38 parts Ongoing

مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍 خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اون‌موقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همه‌شون به من تعلق داره... همه بهم می‌گفتن بهت اعتماد نکنم... می‌گفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... می‌خواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمی‌فهمید... من براش متفاوتم... من تو قصه‌ی اون، ستاره‌ی آسمونم... شب اون صبحی که منو به هر دلیل لعنت‌شده‌ای ول کردی رفتی اونور دنیا، من با این فکرها خوابیده بودم عوضی!» *** | آبی مثل شب | You are just mine | S2 Geɴre: Roмαɴce & Drαмα & Aɴɢѕт +18 Coυple: KooĸV, YooɴMιɴ Up: نامشخص و نامنظم چنل تلگرامی داستان رو از اینجا بهش برسید: @isthegrayrainless