༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ
  • Reads 19,731
  • Votes 4,811
  • Parts 56
  • Reads 19,731
  • Votes 4,811
  • Parts 56
Ongoing, First published Apr 02, 2023
Mature
1 new part
~On going (^^)/                            آپ نامنظم*


~از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد. 

خلاصه: بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کشتن آموز دیده.
همیشه یه قاتل بی رحم بوده
همیشه... تا قبل ازینکه پارک رو ببینه و بعدش به یه قاتل عاشق تبدیل بشه

🔞Trigger Warnings: 
صحنه‌ی‌قتل-خونریزی-خشونت-غم انگیز-اسلحه‌وابزارقتل

🚬words count: 250,000

⚰Last warning:
این فیکشن شامل محتوای خشونت آمیز است و بر اساس واقعیت نوشته شده، واقعیت های ذهن نویسنده
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
"Uncle Guardians in Charge"[Ongoing] by RayPer_Fic
16 parts Ongoing Mature
•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: رمنس | اسمات | فلاف | زندگی روزمره خلاصه: جونگین توی نگاه اول عاشق اون لبای بوسیدنی شده بود و خب بوسیده بودشون این تقصیر جونگین نبود که عشق تو نگاه اول اونجوری سراغش اومده بود فقط قرار نبود اون کسی که بوسیده بود و فکر میکرد دختره، پسر از آب دربیاد و از شانس گل گلی جونگین که بعد یسال گشتن دنبال اونی که قلبشو دزدیده بود بفهمه اون برادر نامزد برادرشه و خب جونگین فقط میخواست مطمئن بشه که بازم همون احساس رو داره و اون عشقه برای همین برای بار دوم وقتی برای اولین بار رفته بود عروس برادرش رو ببینه و اون صاحب لبا رو دیده بود با وجود پنیک کردنش اونا رو بوسیده بود و بجاش مشت محکمی نوش جان کرده بود. خب بعد ازون بود که همه چی بهم ریخت و هرجا اون پسر بود جونگین مطمئن میشد اونجا نباشه اما سرنوشت انگار ازین کارشون خوشش نیومده بود که به بدترین شکل ممکن تصمیم گرفت اونا رو کنار هم نگه داره بعد از تصادف یهویی برادرش و همسر عزیزش حالا جونگین و کیونگسو با غم و مسئولیتی بزرگ باید کنارهم میموندن تا بتونن وصیت اونا رو اجرا کنن وصیتی که ازشون خواسته بود اون دوتاباهم تنها وارت باقی مونده خانواده کیم، ساندول شیرین رو بزرگ کنن و کی میدونست چه اتفاقاتی سر راهشون بود؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #mohadeseh_Gamer
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
hey byun,kneel down for me          《هی بیون ، برام زانو بزن》 by karma24680
25 parts Ongoing Mature
〰〰〰〰✿〰〰〰〰 ࿇‌༼ ғɪᴄ : hey byun,kneel down for me༽࿇‌ ☆ongoing ༻ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek༺ ★᭄ ɢᴇɴᴇʀ: Romance.Drama.smut.+18 ★᭄ 🆆🆁🅸🆃🅴🆁:puma. خلاصه••• بیون بکهیون به عنوان منشی در یکی از بزرگترین شرکت های کره به نام سیلور استون کار میکنه که شدیدا هم به کارش احتیاج داره...اما یک رئیس بد اخلاق و عوضی داره که فکر میکنه هر لحظه ممکنه اخراجش کنه حالا اگه تو این زندگیه سختی که داره مادرش بد ترین کار دنیا رو بکنه و بک مجبور به پس دادن تاوان بشه چی؟؟این کار برای بک گرون تموم میشه و باعث میشه نیاز به پول بیشتری پیدا بکنه...اما از یک جایی به بعد به بن بست میخوره...چی میشه اگه بک برای بدست آوردن پول مجبور به کاری بشه که حتی تو خوابشم نمیدیده؟آیا میتونه با انجام اون کار کنار بیاد... آیا میتونه تن به اون کار بده؟... 〰〰〰〰✿〰〰〰〰 《قسمتی از داستان...》 چان کمی ریلکس تر نشست و رو صورت بک دقیق شد. -برای شروع ، از جات پاشو... بک گیج بود اما کاری که رئیسش خواستو کردپسر کوچیکتر هول کرده بود -بیا جلو. " این رفتارا یعنی چی؟" با تردید قدمی به جلو گذاشت...داشت دیگه کم کم میترسید -بیا جلوی من. دو قدم دیگه برداشت تا دقیقا جلوی رئیسش قرار گرفت چان خونسرد بهش نگاه میکرد -حالا...برام زانو بزن... "چیییی؟؟؟؟؟!!!!!! رئیس پارک چی میگفت؟؟!!"
Fathers' problems (Completed) by E_Lilac_xo
40 parts Complete Mature
زندگی مجردی خیلی سخت نیست ولی زندگی بعنوان یه پدر تنها و مجرد خیلی سخته ... اینکه بتونی یه بچه رو بزرگ کنی و حواست به همه چیز باشه تا اون بچه احساس کمبود نکنه، خیلی سخته. و ما دو تا پدر داریم با افکار متفاوت و روش تربیتی متفاوت ... پارک چانیول ۳۶ ساله طراح لباس برند LOEY'S پدر پارک لی یول ۸ ساله... یه پسر بچه آروم و احساساتی ... بچه ای که به گفته باباش باید مراقب همه باشه مخصوصا دخترها بیون بکهیون ۳۴ ساله دکتر جراح مغز و اعصاب ... پدر بیون هانا ۷ ساله.... یه دختر بچه بینهایت .... بیاید راجب هانا صحبت نکنیم، فقط در همین حد بدونیم که باباش گفته اگر کسی اذیتت کرد، راحت ولش نکن و به پسرها هم اعتماد نکن ژانر: روزمره، فلاف، رمنس کاپل: چانبک رنک ۱ #بکیول رتبه ۱ #بکهیون رتبه ۱ #چانیول رتبه ۹ #فنفیکشن رتبه ۱ #رمنس رتبه ۱ #چانبک رتبه ۲ #baekyeol رتبه ۲ #chanbaek رتبه ۱ #exofic رتبه ۷ #chanyeol رتبه ۱۱ #baekhyun رنک ۴ #exofic رنک ۱ #dailylife رنک ۱ #exofanfic
You may also like
Slide 1 of 20
"Uncle Guardians in Charge"[Ongoing] cover
Genius | Chanbaek cover
▪︎پسر دیوانه; 𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐁𝐨𝐲▪︎ cover
Shine in the dark cover
stalker|kookmin cover
Soulmate | Season2 | EXO cover
All of my heart is yours cover
𝗪𝗵𝗶𝘁𝗲 𝗟𝗶𝗲  cover
Wildest Dream cover
🌿Scent of the lemon cover
hey byun,kneel down for me          《هی بیون ، برام زانو بزن》 cover
AVALON cover
Fathers' problems (Completed) cover
⎇ 𝑩𝒖𝒓𝒊𝒆𝒅 𝒂𝒍𝒊𝒗𝒆|| chanbaek cover
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 cover
CAMP-S¹ 'ᶜᵒᵐᵖˡ�ᵉᵗᵉᵈ' cover
°•Byun Without Baekhyun•° cover
Violet fine coefficient cover
𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 𝐟𝐚𝐧𝐟𝐚𝐧 𝐢𝐬 𝐦𝐲 𝐮𝐧𝐢𝐜𝐨𝐫𝐧🌈🦄 cover
£; Retaliation ;£  cover

"Uncle Guardians in Charge"[Ongoing]

16 parts Ongoing Mature

•¬کاپل: کایسو •¬ژانر: رمنس | اسمات | فلاف | زندگی روزمره خلاصه: جونگین توی نگاه اول عاشق اون لبای بوسیدنی شده بود و خب بوسیده بودشون این تقصیر جونگین نبود که عشق تو نگاه اول اونجوری سراغش اومده بود فقط قرار نبود اون کسی که بوسیده بود و فکر میکرد دختره، پسر از آب دربیاد و از شانس گل گلی جونگین که بعد یسال گشتن دنبال اونی که قلبشو دزدیده بود بفهمه اون برادر نامزد برادرشه و خب جونگین فقط میخواست مطمئن بشه که بازم همون احساس رو داره و اون عشقه برای همین برای بار دوم وقتی برای اولین بار رفته بود عروس برادرش رو ببینه و اون صاحب لبا رو دیده بود با وجود پنیک کردنش اونا رو بوسیده بود و بجاش مشت محکمی نوش جان کرده بود. خب بعد ازون بود که همه چی بهم ریخت و هرجا اون پسر بود جونگین مطمئن میشد اونجا نباشه اما سرنوشت انگار ازین کارشون خوشش نیومده بود که به بدترین شکل ممکن تصمیم گرفت اونا رو کنار هم نگه داره بعد از تصادف یهویی برادرش و همسر عزیزش حالا جونگین و کیونگسو با غم و مسئولیتی بزرگ باید کنارهم میموندن تا بتونن وصیت اونا رو اجرا کنن وصیتی که ازشون خواسته بود اون دوتاباهم تنها وارت باقی مونده خانواده کیم، ساندول شیرین رو بزرگ کنن و کی میدونست چه اتفاقاتی سر راهشون بود؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #mohadeseh_Gamer