༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ
  • Reads 20,486
  • Votes 4,959
  • Parts 58
  • Reads 20,486
  • Votes 4,959
  • Parts 58
Ongoing, First published Apr 02, 2023
Mature
1 new part
در حال نوشتن فصل ۳:  آوانــگـــــــــارد✞
آپلود نامشخص○
درجه سنی R☠


اینترو فصل ۱:      از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد. 

اینترو فصل ۲:       بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کشتن آموز دیده.
همیشه یه قاتل بی رحم بوده... همیشه... تا قبل ازینکه پارک رو ببینه و بعدش به یه قاتل عاشق تبدیل بشه.

اینترو فصل ۳:       "قبل ازینکه کاملا بمیره... چند لحظه فریاد زدن و گریه کردن رو متوقف کرد و با چشم های وحشت زده بهم نگاه کرد‌. صورتش سفید میشد... لب های کبودشو تکون داد اما به جای کلمات فقط خون بیرون ریخت. وقتی که هنوز در مورد مردنش مطمئن نبودم، از گوشه چشمش یه قطره اشک روی ساعدم چکید و من بعدا روش سیگارمو خاموش کردم تا جاشو گم نکنم."

تریگر وارنینگ:      صحنه‌ی‌قتل  خونریزی  خشونت  غم‌انگیز   اسلحه و ابزار قتل  خشونت کلامی

تعداد کلمات فصل ۱ و ۲:     ۲۵۰ هزار کلمه

آخرین وارن:      این فیکشن شامل محتوای خشونت آمیز است و بر اساس واقعیت نوشته شده، واقعیت های ذهن نویسنده(≡・x・≡)
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add ༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
True heir 1 [Completed] by Viaiba
49 parts Complete Mature
سال ۱۹۴۰ زمانی که ژاپنی ها کشور کره رو تسخیر کرده بودن بکهیون زندگی عادی با خانواده مهربون توی یه روستای کوچیک سرسبز نزدیک مرز ژاپن داره ..ولی چی میشه که با اومدن خانواده اشرافی پارک به اون روستا همه چیز بهم بریزه؟؟ زندگی روی وحشتناک و سختشو بهش نشون میده.. بکهیون نمیدونه چطور باید کنار کسی که خانوادشو سلاخی کرده زندگی کنه?! TRUE HEIR 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌_𝑯𝒖𝒏𝑯𝒂𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: angst / romance / mystery / smut / rough '''''~~~'''''~~~'''''~~~''''' _اگه..اگه نتونم فرار کنم چانیول منو میکشه...این اخرین فرصتمه ... بکهیون بعد از گفتن حرفش با التماس به مرد مقابلش چشم دوخت تا راضی بشه و بزاره بره ولی اون مرد بدون هیچ حسی بازوشو گرفت و به جلو پرتش کرد ..بک جلوی پای کسی زمین خورد..کسی که عطرش براش خیلی اشنا بود سرشو به ارومی بالا اورد و توی چشمای به خون نشسته چان نگاه کرد ..نفسش گرفت و سعی کرد خودشو عقب بکشه ولی چان زودتر عمل کرد و پاشو روی دست بک گذاشت و به شدت فشارش داد جوری که بک از درد جیغی کشید .. _ کجا میخواستی بری بک؟؟؟ همسر عزیزم ..
Who Is Byun Baekhyun? by real_Marguerite
42 parts Ongoing Mature
چه حسی داری که تو یه روز آفتابی، چشماتو از هم باز کنی و ببینی که تو بدن یه نفر دیگه گیر کردی...؟ "من...کجام؟...اینجا اتاق من نیست..." نگاهی به اطراف کرد و آیینه دستی‌ای که رو میز کنار تخت بود و برداشت و به خودش تو آینه خیره شد که ناگهان با دیدن خودش دادی از وحشت کشید... "این من نیسستمممم" ───────── داستان راجب پسریه که یه روز از خواب بیدار میشه و میبینه که تو یه دنیای امگاورس و تو بدن فردی به نام بیون بکیهون تناسخ پیدا کرده. اما عجیب تر از همه نامزد بیون بکهیون، آلفایی به نام پارک چانیوله؛ کسی که از بیون بکهیون نفرتی آشکار داره. آیا اون میتونه قاتل بیون باشه؟ اصلا خوده بیون بکهیون کیه؟ ───────── 𝙉𝙖𝙢𝙚: 𝙒𝙝𝙤 𝙞𝙨 𝘽𝙮𝙪𝙣 𝘽𝙚𝙖𝙠𝙝𝙮𝙪𝙣? 𝙈𝙖𝙞𝙣 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝙗𝙖𝙚𝙠. 𝙎𝙞𝙙𝙚 𝙘𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝙮𝙚𝙤𝙣𝙗𝙞𝙣. 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝘁𝗶𝗰, 𝗙𝗮𝗻𝘁𝗮𝘀𝘆, 𝗢𝗺𝗲𝗴𝗮𝘃𝗲𝗿𝘀𝗲, 𝗦𝗺𝘂𝘁.
You may also like
Slide 1 of 10
True heir 1 [Completed] cover
 death beat  cover
Phoenix   cover
seven⁷/متوقف شده  cover
Who Is Byun Baekhyun? cover
Hight Heels cover
༺ 𝕭𝖑𝖆𝖈𝖐 𝕿𝖞𝖊𝖉 ༻ cover
𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽 cover
AyLa cover
༺ 𝕭𝖑𝖆𝖈𝖐 𝕳𝖊𝖆𝖗𝖙𝖊𝖉 ༻ cover

True heir 1 [Completed]

49 parts Complete Mature

سال ۱۹۴۰ زمانی که ژاپنی ها کشور کره رو تسخیر کرده بودن بکهیون زندگی عادی با خانواده مهربون توی یه روستای کوچیک سرسبز نزدیک مرز ژاپن داره ..ولی چی میشه که با اومدن خانواده اشرافی پارک به اون روستا همه چیز بهم بریزه؟؟ زندگی روی وحشتناک و سختشو بهش نشون میده.. بکهیون نمیدونه چطور باید کنار کسی که خانوادشو سلاخی کرده زندگی کنه?! TRUE HEIR 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑪𝒉𝒂𝒏𝑩𝒂𝒆𝒌_𝑯𝒖𝒏𝑯𝒂𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: angst / romance / mystery / smut / rough '''''~~~'''''~~~'''''~~~''''' _اگه..اگه نتونم فرار کنم چانیول منو میکشه...این اخرین فرصتمه ... بکهیون بعد از گفتن حرفش با التماس به مرد مقابلش چشم دوخت تا راضی بشه و بزاره بره ولی اون مرد بدون هیچ حسی بازوشو گرفت و به جلو پرتش کرد ..بک جلوی پای کسی زمین خورد..کسی که عطرش براش خیلی اشنا بود سرشو به ارومی بالا اورد و توی چشمای به خون نشسته چان نگاه کرد ..نفسش گرفت و سعی کرد خودشو عقب بکشه ولی چان زودتر عمل کرد و پاشو روی دست بک گذاشت و به شدت فشارش داد جوری که بک از درد جیغی کشید .. _ کجا میخواستی بری بک؟؟؟ همسر عزیزم ..