- گفتی دوستم داری!
+ به عنوان یه پادشاه معمولا زیاد دروغ میگم.
- الانم داری دروغ میگی.
+ آره دارم دروغ میگم چون قرار نبود عاشقت شم! کم دست و پنجه نرم نکردم با خودم که بهت دل نبندم. تو میری، سوبینی که بر میگرده پسر وزیر چویه نه تو! اون عاشق من نیست؛ تو هم نیستی. تو فقط عاشق یونجون دنیای خودتی.
- ولی دلم برات تنگ میشه.
~~~~~
𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑷𝒆𝒓𝒍𝒂 𝑽𝒊𝒐𝒍𝒂
𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄, 𝑭𝒂𝒏𝒕𝒂𝒔𝒚, 𝒉𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍
𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒀𝒆𝒐𝒏𝒃𝒊𝒏
𝒔𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑻𝒂𝒆𝒈𝒚𝒖
جایی که سوبین موقع کار کردن روی پایان نامه حساسش، یهو وارد یه دنیای دیگه میشه. اونم دنیایی که دوست پسرش یونجون اونجا ولیعهد یه سرزمینه...
( تا وقتی کامل ننویسمش آپ نمیکنم پس فعلا شروعش نکنین عزیزای دلم )
از پشتِ دید تار چشم هاش به پسری چشم دوخت که بدن بی حالش رو بغل گرفته بود و هرلحظه بیشتر صورتش از درد توی هم جمع میشد!
نور مهتاب که تا اون لحظه اثری ازش نبود حالا داشت گونه های خیسش رو واضح و روشن تر میکرد
اون پسر... همون پسر بی احساسی بود که بومگیو میشناخت؟!
________________________________
✙ ژانر : رمنس-انگست-اسمات-خون آشام-سوپرنچرال
✙ کاپل : یونگیو - 𝒚𝒆𝒐𝒏𝒈𝒚𝒖
✙ نویسنده : 𝒆𝒍𝒊𝒎𝒂𝒏 𝒓𝒐𝒔𝒆
✙ روزهای آپ : تا چند ماه آینده آپ نمیشه