Maybe on the Moon
  • Reads 32,543
  • Votes 9,737
  • Parts 43
  • Reads 32,543
  • Votes 9,737
  • Parts 43
Complete, First published Apr 07, 2023
Mature
پارك چانيول ٢٧ ساله، مدير و استاد آموزشگاه موسيقي معروف فلوراست و به بيون بكهيون، استاد ويولن ٣٤ ساله كه مرد جدي و سردي هست، علاقمند ميشه.

فيكشن: Maybe on the Moon
كاپل: چانبك، بكيول
ژانر: رومنس، درام، روزمره
نويسنده: Light
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add Maybe on the Moon to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
Alora by sabaajp
21 parts Ongoing Mature
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که از پیش براش تعیین شده بود فرار کرد، بیون بکهیون، پسر بیچاره و امگای اون خانواده مجبور شد به جای خواهرش در جایگاه قرار بگیره و با تن دادن به ازدواج با پسر عجیب و مرموز آلفای خانواده‌ی پارک، خانواده‌ی خودش رو از رسوایی و خطر ورشکستگی نجات بده. بکهیون امگای بیست ساله و خوش اخلاقی که ماه های آخر کارآموزیش رو در یکی از کمپانی های تفریحی بزرگ کره میگذروند هیچ زمان فکرش رو نمیکرد که فقط چند روز قبل از دبیو به عنوان آیدل نسل جدید کیپاپ مجبور شه پا به زندگی مردی بذاره که باعث نابودی رویاهاش شده بود. مردی که حالا اون رو به عنوان یک هیولا میدید. هیولایی به اسم پارک چانیول... ******************* 🌸 𝕨𝕣𝕚𝕥𝕖𝕣'𝕤 𝕔𝕙𝕒𝕟𝕟𝕖𝕝 :@𝚜𝚊𝚋𝚜𝚊𝚋_𝚒𝚗𝚏𝚎𝚛𝚗𝚊𝚕🌸
༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ by downtodust
59 parts Ongoing Mature
در حال نوشتن فصل ۳: آوانــگـــــــــارد✞ آپلود نامشخص○ درجه سنی R☠ اینترو فصل ۱: از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد. اینترو فصل ۲: بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کشتن آموز دیده. همیشه یه قاتل بی رحم بوده... همیشه... تا قبل ازینکه پارک رو ببینه و بعدش به یه قاتل عاشق تبدیل بشه. اینترو فصل ۳: "قبل ازینکه کاملا بمیره... چند لحظه فریاد زدن و گریه کردن رو متوقف کرد و با چشم های وحشت زده بهم نگاه کرد‌. صورتش سفید میشد... لب های کبودشو تکون داد اما به جای کلمات فقط خون بیرون ریخت. وقتی که هنوز در مورد مردنش مطمئن نبودم، از گوشه چشمش یه قطره اشک روی ساعدم چکید و من بعدا روش سیگارمو خاموش کردم تا جاشو گم نکنم." تریگر وارنینگ: صحنه‌ی‌قتل خونریزی خشونت غم‌انگیز اسلحه و ابزار قتل خشونت کلامی تعداد کلمات فصل ۱ و ۲: ۲۵۰ هزار کلمه آخرین وارن: این فیکشن شامل محتوای خشونت آمیز است و بر اساس واقعیت نوشته شده، واقعیت های ذهن نویسنده(≡・x・≡)
Shine in the dark by haniehislamy
35 parts Ongoing
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....؟ [توی این فیک همه چیز میدرخشه! ] نویسنده : هانا
I'm not  virgin ⛓️⚖️  by setareh100
49 parts Ongoing
I'm not virgin ⛓️⚖️من باکره نیستم کاپل: کایهون، چانبک، شیچول، کریسهو ژانر: امگاورس، انگست، درام، اسمات خلاصه: از وقتی به سنی رسید که تونست تفاوت آلفا و امگا رو بفهمه، تو سرش کوبیدن که یه امگا حق نداره با کس دیگه ای به جز الفاش باشه. از ماهیت جنسیش متنفر بود... از جامعه ای که توش به دنیا اومده و بزرگ شده بود متنفر بود! چرا یه امگا باید به خودش سختی میداد و دوران هیت رو تو تنهایی کامل میگذروند؟! فقط به خاطر اینکه باکره بمونه و آلفاش اولینش باشه؟! دنیا براش، وقتی که تو اولین هیتش در اتاقو به روش قفل کردن و نذاشتن بیرون بره تموم شد. بیرون نرفتن به چه جرمی؟! به خاطر اینکه ممکن بود با الفای دیگه ای بخوابه و بعدا با جفت گیری الفای خودش ابروش بره؟! به درک... سهون هیچ وقت همچین چیزی رو نمیخواست! هیچ وقت درک این فلسفه مسخره رو که باید هیتش تو سختی و عذاب بگذرونه نفهمید... بدنش برای خودش بود، جسمش برای خودش بود... پس قانون رو زیر پا گذاشت... با اولین الفایی که دلش خواست رابطه برقرار کرد و خودشو از صفت باکره بودن نجات داد. مهم نبود که خانواده اش یا جفت اینده اش چه فکری میکنن! حتی براش مهم نبود که جفت اینده اش قبولش کنه یا نه... اون الفاهای از خودراضی با هرکی که میخواستن میخوابیدن اما موقع جفت گیری یه امگا دست نخورده و باکره میخوا
You may also like
Slide 1 of 10
BLUE BLOODED cover
Alora cover
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} cover
Dukkha cover
⛓كالتين⛓⚰️ cover
The Legend of the moon cover
Satisfaction(Minibook) cover
༻Fᴀᴅᴇᴅ Fᴀɴᴛᴀsʏ cover
Shine in the dark cover
I'm not  virgin ⛓️⚖️  cover

BLUE BLOODED

65 parts Complete

مامور عالی رتبه مخفی ، پارک چانیول ، که از تنهایی خودش لذت میبره و انگار با شغلش ازدواج کرده برای ماموریتش وارد سیستمی میشه که کل مسیر زندگیش رو عوض میکنه ، بخاطر شغلش وارد اون سیستم شده بود اما برای اولین بار حواسش پرت شخصی میشه! با ملاقات دوباره ی پسری که به شکل یه دختر استتار کرده دنیا رو به یک شکل جدید میبینه و لمس میکنه . چی میشه اگه اون پسر...بیون بکهیون به چانیول اعتماد کنه در حالی که چانیول نمیتونه راجب خود واقعیش و زندگی اصلیش به عنوان یه مامور مخفی بهش چیزی بگه !؟