I don't know you anymore (Vers )
  • Leituras 86,814
  • Votos 7,737
  • Capítulos 36
  • Leituras 86,814
  • Votos 7,737
  • Capítulos 36
Concluído, Primeira publicação em abr 12, 2023
Maduro
پایان غیرمنتظره و شوکه کننده میخوای ؟ قطعا باید اینو بخونی !! 
.
.
.
چی میشه اگه تهیونگ با دوستش سر اغوا کردن پسر هات و پولدار دانشگاهشون شرط ببنده؟ آیا موفق میشه؟
.
.
چهره‌ی درهم جانگکوک چیز خوبی رو نشون نمی‌داد اون کاملا به هم ریخته بود و در کمال ناباوریِ تهیونگ نزدیک بود برای لکه گرفتن لباسش گریه کنه.

-چه مرگته تو؟! هیچ می‌دونی پول این لباس چقدره؟! از کل هیکلت گرونتره !! 
.
.
.
-م..میشه لمست کنم؟ خواهش میکنم...تا حالا هیچوقت انقدر چیزی رو نخواستم....

❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️❤️❣️

ژانر : رومنس، اسمات، معمایی 

کاپل: تهکوک (ورس)، یونمین
Todos os Direitos Reservados
Inscreva-se para adicionar I don't know you anymore (Vers ) à sua biblioteca e receber atualizações
ou
Diretrizes de Conteúdo
Talvez você também goste
Unknown Heir (VKook), de armyyon
35 capítulos Concluído Maduro
کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین«جیمین تاپ»، سکرت. خلاصه: جونگ کوک سال ها پیش حافظه‌ش رو به همراه پدر و مادرش از دست میده و کنار داییش و پسر داییش یونگی زندگی نرمال و به دور از هیجان و خونریزی ای داره. اما چی میشه که همون خاطرات فراموش شده باعث بشه فردی به اسم کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و زندگی نرمالش رو نابود کنه؟ ژانرها: عاشقانه، مافیایی، کمدی، ازدواج اجباری، اسمات، معمایی، جنایی و اکشن. Start : 03/03/26 End: 03/07/18 *** بخش هایی از فیک: VKook جونگ کوک با حرص داد زد. _ چی میخوای؟! چی از جونم میخوای؟! سمتش قدم برداشت. _ همونی رو که بابا جونت برات به ارث گذاشته. * _ نمیدونم چرا من رو آوردی اینجا و دنبال چی هستی... اما من یه پرنده نیستم که توی قفس زندانیم کنی، من عین ماهیم... دائم از لای دستات سر میخورم. تهیونگ بدون اینکه بچرخه، با صدا پوزخند زد. کمی سر چرخوند. _ پس چطوره نفست رو بگیرم ماهی کوچولو؟ YoonMin _ آره دارم تمومش میکنم، اما نه فقط بخاطر خودم، بخاطر خودمون، بخاطر جون پسری که هیچی نمیدونه و هنوز غرق تاریکی این دنیا نشده. با خشم و بغض فریاد زد. _ دلیل زنده بودنت... همینه که همه میدونن معشوقه منی! Rankings: 🥇Mafia 🥇Action 🥇Fic 🥈Jungkook 🥈Mystery 🥈Persian 🥈Fiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: Desa🖤
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook , de vidles_queen
52 capítulos Concluído
نام رمان : Автор любви نویسنده عشق ( کامل شده ) نویسنده : Queen ژانر : امگاورس / اسمات/ | کاپل: vkook « هپی انده » ******************* قسمت هایی از رمان ************************ تهیونگ : من جفت تو ام من پدر اون بچم نه اون جفت لعنتیت ! کوکی : بعد اون اتفاق بعد پنج سال شدی جفتم ؟!چه شوخی بامزه ای ! تو جفت من نیستی ! تو پدر اون بچه نیستی فهمیدی ؟! اینقدر نزدیک منو بچم نشو! تو هیچی اون نیست ! تو هیچی نیست تهیونگ ! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ تو قاتل امگای منی تو !تو امگای منو ازم گرفتی ،زندگیه منو ازم گرفتی فقط و فقط تو وجودت ، نفس کشیدنت اضافه هست تو باید بمیری همونطوری که امگای من مرد! ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ +نههههه امگا ........ +آقای دکتر آقای دکتر امگام ..اون زنده است مگه ..نه اون نمرده مگه نه !؟~ متاسفم امگای شما...مردن !+نه ..نه امگای من نمرده نه اون نمرده امگااا ****************** تفنگ رو از روی سرش برداشت روی قلبش گذاشت + بزن ..پوزخندی زد وادامه داد منتظر چی هستی بزن دیگه ! نگاهی به چشمای فرد روبروش انداخت ، ~تو ..تو کی هستی ؟! +من ..من کسی هستم که قول دادی اولین و اخرین نفر عاشقش باشی البته تو خیلی وقته که فراموشش کردی . با یه حرکت الفا رو روی زمین انداخت و بدو بدو از اون محل دور شد
GALOCHER, de nill_vk
5 capítulos Concluído
💋اون شب توی مهمونی بزرگ سالانه که تمام سلبریتی‌های کره حضور داشتن همه چیز آروم بود. همه چیز جز قلبِ جئون جونگکوک، خواننده‌ی محبوبِ سولو که برای دیدن آیدل و کراش چند ساله‌اش کیم تهیونگ، بی‌قرار بود.💋 . . . وضعیت: فول شده 🍷part of part🍷 جونگکوک نگاه خیره تهیونگ به پایین تنه‌اش رو غافل‌گیر کرد. - چیز جذابی چشمتون رو گرفته قربان؟ تهیونگ نگاهش رو تا چشم‌های شیطون پسر بالا کشید و هول شده تک سرفه‌ای کرد. - نه... یعنی چرا! نه نه هیچی. جونگگوک خندید و با قدم های اروم به تهیونگ نزدیک شد اونقدر نزدیک که عطر گرم و کمی تلخش توی بینی‌اش پیچید. - چرا قربان؟ خوشتون نیومد‌؟ تهیونگ اخم کرد. اما می‌دونست نباید از پسر شیطون رو به روش کم بیاره پس پوزخند زد و با لحن جذابی گفت: - اگر خوشم بیاد بهم می‌دیش؟ جونگکوک دوباره خندید و ابرویی بالا انداخت. - بستگی داره چی رو درخواست کنی. تهیونگ به لب‌های جونگکوک خیره شد که ماتیک روش به چشم میومد و برق عجیبش توی چشم بود. - برای شروع لب‌هات؟ جونگکوک مستانه خندید و صدای خنده‌اش گوش‌های تهیونگ رو مشتاقانه نوازش کرد. - برای اولین دیدار خواسته‌هاتون یکم زیاد نیست آقا؟ 𝑵𝒂𝒎𝒆: Galocher 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: Vkook 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: Smut┃Romance 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: #Nill
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠, de Sarculine_LA
35 capítulos Em andamento
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:.. #vkook #Yoonmin #romance
TENSION🍷(vkook), de seta8603
36 capítulos Em andamento
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
Talvez você também goste
Slide 1 of 20
My you  cover
Love me again cover
Fake Chat (Kookv - Vkook) cover
محکوم به عشق cover
•• Supreme ••  cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
Unknown Heir (VKook) cover
𝙁𝙨𝙤𝙜 ❘ 𝒗𝒌 cover
°• I'm HeRoiNe •° || VKOOK cover
MAITEA cover
 نویسنده عشق ویکوک | Автор любви Vkook  cover
GALOCHER cover
BODYGUARD / VKOOK cover
♨My Hope_Vkook♨ cover
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 cover
TENSION🍷(vkook) cover
ᴸᴵᵀᵀᴸᴱ ᶜᴴᴱᴿᴿᵞ🍒🍷 cover
Before you (I thought I had it all) | Kookv cover
Casino ∥ کازینو {kookV/kookVKook} cover
Red white 🤍❤️‍🔥 cover

My you

53 capítulos Em andamento

_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد. _یه لحظه یه لحظه، الان چی گفتی؟ _گفتم امگای قوی داری... _نه نه بعدش، قسمت دوم جمله‌ات... تـ... تو گفتی چی؟ بچه؟! ساحره ابرویی بالا انداخت و پلک زد. _نمی‌دونستی؟ امگات بارداره... Writer: Ashil Couple: Vkook, Hopmin, Taehi Genre: omegaverse, action, fantasy, romance, mpreg, smut