𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠•
  • Reads 273,839
  • Votes 25,956
  • Parts 86
  • Reads 273,839
  • Votes 25,956
  • Parts 86
Complete, First published Apr 25, 2023
1 new part
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞

[Completed]

«جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.»

- اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم!
جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد:
- آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟
تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد.
- تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم!

«اتمام یافته»

⊹ کاپل⤟ویکوک
⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست
All Rights Reserved
Table of contents
Sign up to add 𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• to your library and receive updates
or
#12vkook
Content Guidelines
You may also like
ANAEL | VKOOK by thejulydream
32 parts Ongoing
𓏲،🗒️Story Description : بین هیاهوی غمی که میون زندگی کیم تهیونگ جریان داشت، به جا آوردن رسم عاشقی مقابل کافه‌چی جوانی که قلب زیبا و مزین به پاکی خودش رو به وجود سیاه شده‌ی مرد هدیه کرده بود؛ درست شبیه به دست نیافتنی‌ترین آرزوی ممکن به نظر می‌رسید. مرد سیاه‌پوش لئونارد که گاهاً برای وصف آتش خانمان‌سوزی به نام عشق دست به قلم می‌برد؛ چنان دیوانه‌وار به پسر زیبایی که پشت پیشخوان «کافه آنائل» می‌ایستاد و شیرینی لبخندهاش رو به نگاه خسته‌ی تهیونگ می‌بخشید دل باخته بود که برای هر یک ثانیه دیدن جونگ‌کوک، بارها مقابل خالق این پسر بی‌نقص، سر به تعظیم فرود می‌آورد. - 𓏲➸ Part Of The Story : _ شبیه همیشه نیستی، انقدر نوشیدی که کلماتت رو بدون هیچ ترسی به زبون میاری. _ تو چی پسرم؟ از اینکه انقدر عمیق به چشم‌های آدم مستی زل زدی که بی‌پرواتر از همیشه لمست می‌کنه نمی‌ترسی؟ _ من هیچ‌وقت از تو نمی‌ترسم تهیونگ! - ᭝ Main Couple ➸ VKook ᭝ Sub Couple ➸ Secret ᭝ Genre ➸ Romance, Drama, Mystery, Angst, Smut ᭝ Age Category ➸ NC +18 ᭝ Writer ➸ Roya ᭝ Writer id ➸ Telegram [TheJulyDream] Instagram [TheJulyDream_] ᭝ UP⏱ ➸ Once every two weeks
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 by Ladykim--
48 parts Ongoing
-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ جا خوش میکرد؟ اونجا متعلق به زبونِ من بود!"هر چند، هنوز هم دوست داشتم بین لبهای معشوقه‌م ببینمش، وقتی دودِ سیگار رو ازبین لبهای نم‌دارِش به بیرون دعوت میکرد، قلبِ من یک تپش رو جا می انداخت،حتی سیگار کشیدنش هم پرجذبه و مسخ کننده بود، حتی اون دودِ خوش شانس هم وقتی از بین لبهای رییس کیم خارج میشد توی هوا به رقص در میومد! ᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒᚒ 🖤کاپلها : تهکوک(اصلی)_چانبک_جونگمین 🤍نویسنده: لی‌لی(--ladykim) 🖤ژانر: رمنس.درام.جنایی 🖤محدودیت سنی : 18+ چنل تلگرامِ فیکشن:Aezraelschild@ #vkook #taekook #chanbaek #kai #jimin #mafia #police #lisa #rose #chaelisa
ℂ𝕣𝕒𝕫𝕪 𝕂𝕚𝕞 by ImLuna_moon
43 parts Complete
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] Over thinking:⇘ به حالتی گفته می‌شود که شخص نشخوار فکری دارد و به کم‌اهمیت ترین چیز ها، ساعت ها فکر می‌کند. کیم تهیونگ تقریبا از دبیرستان با این مشکل مواجه شده بود و حالا که ۲۱ سالش بود، دیگه نمیتونست تحملش کنه..همه ی اطرافیانش ازش دوری میکردن و هیچکس برای اون باقی نمونده بود. با این اوصاف به شدت منزوی شده بود و احساس افسردگی می‌کرد. پس چرا باید زنده میموند؟ به چه امیدی؟! شبی که تصمیم به خودکشی گرفت، از اونجایی که کسی از اطرافیانش مشتاق شنیدن حرفهاش نبود، تصمیم گرفت که برای آخرین بار به یک شماره ی ناشناس پیام بده و آخرین حرفهاش یا درواقع نشخوار های ذهنیش رو بگه.. ✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩ ⏤͟͟͞͞✫Name: Crazy Kim [کیمِ دیوانه] ✬Genre:Romance, Fun, Psychological, Fake chat, Fluf ✰Couple: Vkook/Kookv 𖤐Writer: Luna🌙 ◈Start:1400/12/20 ◈End:1401/01/13 ░این فیکشن هیچ ارتباطی به زندگی و شخصیت واقعی آرتیست ها ندارد! همچنین فاقد اسمات است دوست عزیز🦭
STAR ( Season 2) | Vkook by V_kookiFic
35 parts Complete
When A Star Disappears وقتی ستاره ای ناپدید میشود (فصل دوم) -تمام شده- قسمتی از فیک: - میدونی اولین بوسه ی دنیا چطوری شکل گرفت؟ جونگکوک نگاه خمارش رو به تهیونگ دوخت و حلقه ی دست هاش رو دور گردن تهیونگ محکم تر کرد: - نه... چطور‌‌... تهیونگ نگاهی به لب های جونگکوک انداخت و بعد زمزمه کرد: - تو زمان های قدیم یک زن و مرد پینه دوز بودن که یک روز مرد وقتی دست هاش بند بود یه تکه نخ رو با لب هاش کند و بعد... به زنش گفت بیا این رو از لب من بردار و وصلش کن! زن هم که دستش سوزن و وصله بود اومد نخ رو برداره دید دستش بنده! به ناچار با لب هاش برداشت... شیرین بود.... خوششون اومد... ادامه دادن...! جونگگوک با شنیدن این داستان خنده ای کرد اما با نزدیک شدن سر تهیونگ خنده روی لب هاش محو شد و آب دهانش رو به سختی قورت داد: - اما... تهیونگ ما دستامون بند نیست... تهیونگ پلکی زد و به چشم های جونگکوک خیره شد: - ولی شاید خوشمون اومد... writer: @Moonlike_Rmy couple: Vkook Genre: Drama. Romance. Smut
You may also like
Slide 1 of 18
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 cover
Mad wolf | kookv cover
Your eyes tell || VK || Completed cover
ANAEL | VKOOK cover
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝 cover
fox cover
My you  cover
4427 cover
پلیس من  cover
Who are you? cover
Bento box | ᴊᴍ+ʏɢ cover
لورنزو | Lorenzo cover
My rejected fairy🧚🏻✨ cover
/پایان یافته/KOOKV"MY DOCTOR"🍷🔞 cover
𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  cover
ℂ𝕣𝕒𝕫𝕪 𝕂𝕚𝕞 cover
monster alpha cover
STAR ( Season 2) | Vkook cover

7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕

33 parts Complete

🌿پایان یافته🌿 تهیونگ امگای یتیمی که بعد از رهاشدن توسط خانواده عموش، وقتی تنها و نیمه هوشیار از ترس راهزنا پنهان شده بود با جونگکوک،فرمانده و شاهزاده کشورش آشنا میشه... _ظاهرأ اینجا یه الماس سفید داریم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• قسمتی از فیک : _باید خودتو ببینی تهیونگ...خیلی خوشگلی...خیلی زیاد... کاش میتونستم چشمامو بهت قرض بدم تا ببینی چقدر قشنگی... زیر گوشش با صدای بمش زمزمه میکرد و تهیونگ سرخ تر و بی حال تو بغلش جمع میشد تا حالا کسی اینطوری ازش تعریف نکرده بود... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ≈ Fic ↬ 7 RING ≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance , Fantasy , Smut , Omegavers , Happy End ≈ Age Category ↬ NC +18 ≈ Writer ↬ Alaric