"ساسکه... واقعا... میخوای بری؟..." صدای بغض آلود ناروتو،اون رو به خودش آورد.حالت صورتش غمگین شده بود و از لب های لرزونش معلوم بود بغضش هر لحظه ممکنه بشکنه.اگه فقط از یه چیز تنفر داشت،دیدن گریه ناروتو بود. "ناروتو... من میرم تا بتونم انتقامم رو بگیرم.ولی بهت قول میدم... هیچوقت تنهات نمیزارم... " ناروتو خشمگین شد.ساسکه با خودش چی فکر کرده بود؟اون احمق نبود.چطور میتونست از دهکده بره و همزمان با ناروتو باشه؟ "خفه شو!چطور میخوای از کونوها بری و همزمان پیش من بمونی؟!" جوابی نداد.درواقع جوابی نداشت که بده.شاید میتونست یه وقت هایی از اوروچیمارو فرار کنه و پیش ناروتو بیاد،اما نمیتونست بهش قول قطعی بده.به هر حال،شکست هم یکی از احتمالات بود. "این یه قوله... " بدون این که به ناروتو جوابی بده،گفت. "خدافظ... ناروتو." نام فن فیک: روز بعد از تو انیمه:ناروتو شیپودن کاپل:ساسنارو (ساسکه x ناروتو) وضعیت: در حال پخش ژانر: رومنس ، بی ال ، سد اند ، درامAll Rights Reserved