Extra Laurel & Coffee'in
  • Leituras 933
  • Votos 302
  • Capítulos 40
  • Leituras 933
  • Votos 302
  • Capítulos 40
Em andamento, Primeira publicação em mai 04, 2023
5 novos capítulos
لورل و کافی‌ن: 

همیشه وقتی دو نفر هم اسم بودن تو مخاطبین گوشی بکهیون، فلانی یک و فلانی دو ثبت می‌شدن ولی این دفعه فرق کرد؛ بک نوشت چانیول من و چانیول او.

گفتن چانیول روز ازدواج دوست پسر سابقش، عروس رو کشته ولی، خدای من، کی باور می‌کنه؟ 

ژانر: رمنس، جنایی، اسمات، فانتزی
کاپل: چانبک
روزهای اپ: ؟
Todos os Direitos Reservados
Inscreva-se para adicionar Extra Laurel & Coffee'in à sua biblioteca e receber atualizações
ou
#160چانیول
Diretrizes de Conteúdo
Talvez você também goste
Heaven Garden 🏡, de Saghar_Stories
40 capítulos Concluído
اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بقیه برخورد میکنه .... اونجا بهشته □■□■□■□■□■□ -تو اینجا چیکار میکنی ؟ -بهت قول داده بودم شیشم ماه می ساعت دوازده شب بیام و در خونتو بزنم ... به قولم عمل کردم □■□■□■□■□■□ -بهت گفته بودم اگر پنج سال دیگه برات یه خونه و ماشین خریده بودم ... اگر همه ی امکانات یه زندگی راحتو برات فراهم کرده بودم اون روز رسما ازت خاستگاری میکنم .. حالا اون روز رسیده .. الان اجازه دارم ازت بپرسم .. باهام ازدواج میکنی ؟ □■□■□■□■□■□ -من اینی که همه میبینن نیستم ! -پس چرا جوری تظاهر میکنی که بقیه فکر کنن هستی ؟ -چون نیاز دارم اینجوری باشم ... ولی واقعیت اینه که نیستم -من چجوری بهت اعتماد کنم ؟ برای من خیلی زوده که بشکنم ... چجوری باور کنم که قلبمو نمیشکنی ؟ -نمیدونم ... فقط میدونم که من عاشقت شدم ! □■□■□■□■□■□ Story Genre:fiction,fluff,romance,smut🏵 Couple:chanbaek,kaisoo,secret😏🌸 "Complete"🌻
𝓡𝓮𝓿𝓲𝓿𝓪𝓵 𝓸𝓯 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓽𝓪𝓽𝓲𝓬 𝓭𝓪𝓻𝓴, de itsthebanshee
51 capítulos Concluído
«بکهیون تبعید شده ای هست که با زخم بال های قطع شده اش دست و پنجه نرم میکنه ، زخمی که میتونه اونو بکشه اما...» برشی از داستان ✍🏻: قصه ؛ قصه یه نفرینه ، نفرینی به اسم بکهیون ، کسی که زخمی روی شونه هاش هست ، تقدیر روی اون نمک میریزه و اون پیچ و تاب میخوره و بقیه فکر میکنن که میرقصه ، در حالی که هرکسی با هیولایی در زندگی خودش میجنگه، اون ، در جنگ به همون هیولا تبدیل شده. دست هاشو از بازو به شونه و درنهایت به زخم ها رسوند که شبیه گوشت مرده و فاسدی اون پشت خودنمایی میکردن ؛ انگشت هاشو روی زخمهای نیمه لخته شده کشید و درد رو بیشتر کرد، از ته قلب از اون زخم متنفر بود اما هیچ وقت نفهمید با هربار فشار دادن انگشت هاش توی اون زخم های کهنه به چی میرسه در حالی هر روز اون زخم یاداور این بود که اون همه مردگان بود ... دور افتاده از حال و اینده و محبوس گذشته ... برای همه ابلیس شد اما ، خودش فاوست کسی دیگر بود ... دنیا کی برای او عادلانه به پایان میرسید ؟ ⋄✺━━━━━━━━━━━━━━━━━ ✺⋄ ╔𝐑𝐞𝐯𝐢𝐯𝐚𝐥 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐚𝐭𝐢𝐜 𝐝𝐚𝐫𝐤‌ ☯︎ ║ name: تجدید سیاه ساکن ༒ ║ Genre:رومنس/ فانتزی_گاتیک/‌ انگست༒ ║ Couple: چانبک ༒ ║ 1398-1400 ➥ ❨ 𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ❩
Talvez você também goste
Slide 1 of 10
CHERRY - YuJae cover
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ cover
𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 ➪ Revenir-----Chanbaek Virsion cover
Heaven Garden 🏡 cover
听候发落; As You Wish cover
Hyunlix. cover
[ℭ𝔬𝔪𝔭𝔩𝔢𝔱𝔢𝔡] ༄𝓛𝓮𝓽 𝓘𝓽 𝓑𝓮 𝓨𝓸𝓾: 𝐏𝐑𝐀𝐆𝐌𝐀࿐ cover
𝓡𝓮𝓿𝓲𝓿𝓪𝓵 𝓸𝓯 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓽𝓪𝓽𝓲𝓬 𝓭𝓪𝓻𝓴 cover
Outlaw cover
𝐄𝐒𝐏𝐑𝐄𝐒𝐒𝐎☕️ cover

CHERRY - YuJae

16 capítulos Concluído

Couple: YuJae Genres: Romance, Slice of life More: سلام، من جونگ یون اوه ئم؛ معمولا بهم میگن جهیون. بالاخره بالا شهره و این اسمای باکلاسش دیگه. من و برادرم هیجده سالمونه، در واقع برادر ناتنیم. حین خوندن این متن دارن روی من یه عمل جراحی نخاع انجام میدن چون یه تصادف شدید داشتم و اوه پسر! انترن دست و پا چلفتی، چیزایی که زیر دستتن مهره های منن! داشتم میگفتم، خوش اقبالی من دقیقا از چند هفته قبل شروع شد. در واقع کمی بیشتر از چند هفته، شاید چند ماه... - «اگه بعد از گذشت زمان من رو به یاد بیاری، بنظرت میتونی بهم بگی که توهم خوشحال بودی؟»