" 𝕋𝕙𝕖 𝕍𝕠𝕚𝕔𝕖 𝕠𝕗 𝕥𝕙𝕖 𝕊𝕜𝕪 " (𝑺𝒐𝒖𝒌𝒐𝒌𝒖) - " 𝑀𝒖𝒈𝒆𝒏 " - Wattpad

" 𝕋𝕙𝕖 𝕍𝕠𝕚𝕔𝕖 𝕠𝕗 𝕥𝕙𝕖 𝕊𝕜𝕪 " (𝑺𝒐𝒖𝒌𝒐𝒌𝒖)

Reads 382
Votes 40
Parts 2

Reads 382
Votes 40
Parts 2

Mature

anime bsd bungoustraydogs chuuya dazai dazaiosamu dazaixchuuya fanfic fanfictiom fiction multyshot nakaharachuuya oneshot romance soukoku yaoi

💎 صدای آسمان 💎

sᴛᴏʀʏ ʙʏ: " M̷u̷g̷e̷n̷ "


- " sᴍᴜᴛ "
- " ᴀɴɢsᴛ "
- " ᴅʀᴀᴍᴀ "
- " ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ "


- " نمی‌دونم از کی...ولی وقتی به خودم اومدم دیدم کاری باهام کرده که گوشام صدای آسمونو می‌شنون. صدای آسمون...تنها یادگاری ازش که نبودشو واسم پر میکرد... "All Rights Reserved

anime bsd bungoustraydogs chuuya dazai dazaiosamu dazaixchuuya fanfic fanfictiom fiction multyshot nakaharachuuya oneshot romance soukoku yaoi

Table of contents

2 parts

Sign up to add quot; 𝕋𝕙𝕖 𝕍𝕠𝕚𝕔𝕖 𝕠𝕗 𝕥𝕙𝕖 𝕊𝕜𝕪 quot; (𝑺𝒐𝒖𝒌𝒐𝒌𝒖) to your library and receive updates

or

Content Guidelines

You may also like

There Is No Such A Thing Called "Fate" by Authornimchan

فئودور برد انها...ایا انها باختند؟ با چیزی که تا الان بودند انها همه چیز بودند به جز بازنده این یک حقیقت بود!

Be my doll by KazamaJinalger

*درحال ویرایش* توی اوج نا امیدی وقتی دیگه هیچ دوستی نداره هیچ خانواده ای که حمایتش کنه هیچ قدرتی که از خودش در برابر دیگران دفاع کنه یهو اون پیداش میشه همکار قدیمیش و اون نجاتش میده اما اون هم برای کمک بهش ازش چیزی میخواد "باید عروسک من باشی" خوب حالا باید انتخاب کنه ماشین کشتار بقیه باشه یا عروسک دازای:)؟

I will not leave you anymore by KazamaJinalger

*درحال ویرایش* چویا مجبور میشه ماموریتی رو قبول کنه که باید توجه دازای همکار قدیمش رو به خودش جلب میکرده و بهش نزدیک می‌شده و دازای مثل اوداساکو دوست قدیمیش بهش وابسته بشه اما چی میشه اگه دازای عاشقش بشه و بعد حقیقت رو بفهمه:)؟

Sleeping Love by KazamaJinalger

*در حال ویرایش * داستان عشق یه شاهزاده و خائن:) چویا شاهزاده ای که دازای رو که قصد کشتن خودش و ولیعهد برادرش رو داشت دستگیر میکنه اما نمیدونست چرا باید درباره یه خائن کنجکاو بشه و احساساتی به اون خائن پیدا کنه؟ این احساسات باعث میشن اون جلوی اعدام دازای رو بگیره اما در عوض اونو تبدیل به یه برده کرد و خوب چی میشه اگه دازای بخواد انتقام تمام تحقیر های اونو در عوض کشتنش با شکستن قلبش بگیره:)؟

Silent Lullaby by Authornimchan

دلش میخواست به گذشته برگرده... زمانی که باهم در حد مرگ مبارزه میکردن و شبها از شدت خستگی روی تخت بیهوش میشدن زمانی که دازای احمق پر حرفتر از الان بود و با چرت وپرت گویی هاش اونو تا مرز جنون میبرد و مجبورش میکرد به متن احمقانه کتاب " راهنمای جامع خودکشی" گوش بده و در مورد اینکه کدوم راه خودکشی بهتره ازش نظر میخواست شاید اونا روزهای خوب زندگیش بودن که قدرشونو ندونسته بود روزهایی که دیگه برنمیگشتن...

You are my heart by KazamaJinalger

*درحال ویرایش* داستان عشق چهار نفر کسایی که از هم متنفر بودن اما با گذر زمان عاشق هم میشن دازای که عاشق چویاست اما به خاطر نفرت چویا ازش نمیتونه به عشقش اعتراف کنه و از طرفی غرورش بهش اجازه نمیده و اکوتاگاوا که بر خلاف دازای شجاعت اینو داشت که به عشقش به اتسوشی اعتراف کنه اما تنها چیزی که اذیتش میکرد این بود آیا اتسوشی هم احساسی به اون داره؟ سرنوشت این چهار نفر چیه؟ اونا میتونن غرورشون رو کنار بزارن و به عشقشون اعتراف کنن؟

Shady Side by Authornimchan

ساعت رومیزی که از توی دستش رها شد و روی زمین افتاد تا برای همیشه روی دو نیمه شب ثابت بمونه ، بارون شدیدی که به سرعت با خون روی زمین مخلوط میشد و چشمهایی که برای همیشه به سمت پنجره طبقه دوم خیره موندند ...

You may also like

Slide 1 of 7

There Is No Such A Thing Called "Fate" cover

Be my doll cover

I will not leave you anymore cover

Sleeping Love cover

Silent Lullaby cover

You are my heart cover

Shady Side cover

There Is No Such A Thing Called "Fate"

فئودور برد انها...ایا انها باختند؟ با چیزی که تا الان بودند انها همه چیز بودند به جز بازنده این یک حقیقت بود!