Story cover for Sᴇʜᴜɴ  𖥧 by lbluesfoxl
Sᴇʜᴜɴ 𖥧
  • Leituras 5,316
  • Votos 1,266
  • Capítulos 11
  • Leituras 5,316
  • Votos 1,266
  • Capítulos 11
Concluído, Primeira publicação em mai 25, 2023
Maduro
_Sᴇʜᴜɴ ____ ׂׂૢ་༘࿐

 سهون بعد از ده سال عشق اولش رو میبینه... در حالی که توی قلبش احساسات تازه‌ای جوونه زده.
╰┈➤ ✎
+همه میگن اولین عشق اونیه که هیچ وقت از یادت نمیره. من لو رو فراموش نکردم. اون ... اون اولین عشق، اولین بوسه، اولین رابطه، اولین امید من بود...

جونگین شبیه یه لیوان شیشه‌ای زیر چرخ‌های یه ماشین پودر می‌شد. چقدر اولین بودن‌های لوهان دردناک بود وقتی قرار بود اینبار بشه آخرین. به همه‌ی چیزهایی که برای سهون به دست می‌آورد فکر کرد و به اینکه هم‌چنان برای اون مرد یه هیچ باقی مونده. دلش می‌خواست جلو بره. سهون رو ببوسه. محکم... به لب‌های باریکش مک بزنه و اسم لوهان رو از روی شکاف‌های باریک لب‌هاش بیرون بکشه و بعد کنار تختش تف کنه. سهون... لعنت به سهون.
Todos os Direitos Reservados
Inscreva-se para adicionar Sᴇʜᴜɴ 𖥧 à sua biblioteca e receber atualizações
ou
Diretrizes de Conteúdo
Talvez você também goste
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ, de meral_writ
49 capítulos Em andamento
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
Hallow Hearts (Chanbaek), de ByunRiyan
34 capítulos Em andamento Maduro
ژانر: جنایی، معمایی، رمنس (کمی فلاف) کاپل اصلی:چانبک کاپل فرعی:کایسو، کایهون (فیکشن تا اطلاع ثانوی در دست ادیت میباشد) دنیایی که دور بکهیون ساخته شده یکم غیر واقعیه‌. ولی اون دوست پسر جنتلمنش چانیولو داره، فقط یه مشکلی وجود داره... چانیول یه پلیسه و اینو به بکهیونش نگفته. تا کی این راز پنهان میمونه؟ بعد از برملا شدنش...آیا چیزای دیگه ای هم هست که مخفی شده باشه و باعث شه دنیای قشنگ و دوست داشتنی ای که بکهیون توی سرش ساخته بود فروبریزه؟ بخشی از فیکشن: اینبار توی ذهنش دیگه مقاومتی نکرد اما با حرکت لب های مرد و بوسه ای که روی انگشتش گذاشته بود شوکه انگشتشو کشید کنار‌. -عه بیداری...یه ..یه سوسک داشت میرفت تو دهنت. بکهیون که شوکه فاصله گرفته بود با وحشت گفت و منتظر این بود که چان باور کنه. -سوسکه رو چال لپم و دماغمم بود؟ موهامو هم کنار زد؟عجب سوسکی بود..چه قدر دوست داشتنی. -------- کنار هر جسد یه نقاشی باقی میگذاره، پلیس نمیدونه چه خبره اما حدس هایی هست، مردی دیوانه ی نقاشی.. جسد هایی بی نام و انگشت هایی که قطع شدن، قاتل حتما دچار اختلالات روانی بوده و حالا که به تولد یکی از اعضای پلیس، پارک چانیول اشاره میکرد همه چیز عجیب تر شد. قاتل چانیول رو میشناخت؟ 🥇Baekhyun 🥈chanbaek 🥇hunho/هونهو
Talvez você também goste
Slide 1 of 10
ᥫ᭡Tag You're It cover
Wild cover
Hanafubuki_Secret cover
You and Me cover
Exo Oneshot Book  cover
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ cover
🎴Dragon Fly🎴 cover
Chocolate Alpha🍫  cover
Hallow Hearts (Chanbaek) cover
The Wizard Of The Garden Oz cover

ᥫ᭡Tag You're It

40 capítulos Concluído Maduro

[تمام شده] بکهیون مدیر یه مهدکودکه که همیشه از پشت پنجره‌ی اتاقش به بیرون زل میزنه تا بتونه پارک چانیولی که اومده دنبال پسرش و دید بزنه و مدام این سوال توی سرشه که چجوری میتونه یه روز جزو اون خانواده‌ی دو نفره باشه؟ آیا قراره براش آسون باشه؟ نویسنده ❥៚ کروعلا کاپل ❥៚چانبک ژانر ❥៚رومنس، روزمره، فلاف، درام، اسمات