𝘞𝘩𝘦𝘯 𝘺𝘰𝘶 𝘢𝘴𝘴𝘶𝘮𝘦! (ترجمه)
  • Reads 8,898
  • Votes 1,248
  • Parts 8
  • Reads 8,898
  • Votes 1,248
  • Parts 8
Complete, First published May 30, 2023
•𝘔𝘶𝘭𝘵𝘪𝘴𝘩𝘰𝘵•

[ جیمینِ گل‌فروش به سالن تتوی خیابون روبه‌رویی میره تا چند تا گل روی پوستش تتو کنه. تتو آرتیست جئون جونگکوک، وقتی جیمین با روحیه سافت و رنگین کمونیش که از در وارد میشه رو میبینه، چشم غره ای میره‌. اما اون مجبور به انجام تتوی پسره چون این کارشه! اوضاع بین اون دوتا قراره چطوری پیش بره؟! ]


▪︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 , 𝘚𝘮𝘶𝘵

▪︎ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 :  𝘑𝘪𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘫𝘮 𝘵𝘰𝘱 )

■ توجه : 
- برای ترجمه این مولتی‌شات اجازه و رضایت نویسنده اصلی گرفته شده. 
- پارت ها معمولا کوتاه هستن.
- کامنت و ووت فراموش نشه.
All Rights Reserved
Sign up to add 𝘞𝘩𝘦𝘯 𝘺𝘰𝘶 𝘢𝘴𝘴𝘶𝘮𝘦! (ترجمه) to your library and receive updates
or
#22وانشات
Content Guidelines
You may also like
TENSION🍷(vkook) by seta8603
34 parts Ongoing
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
✧HOME✧ by timi_vkook
42 parts Ongoing
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
love me(ویمین) by Fmary1999
33 parts Ongoing
جیمین،پسری وه بدون دونستن گناهش،هر روز توسط پدرش شکنجه میشه. چی میشه اگر یه روز یه فرشته نجات به زندگیش بیاد و واسه همیشه از دست اون شیطان جهنمی نجاتش بده؟ زمانی درد رو بیشتر حسم میکنیم که چیزی رو از دست میدیم. مثل از دست دادن یکی از عزیزانمون.مثل از دست دادن سلامتی.مثل وقتی که بچه ایم و بستنیمون از دستمون میوفته زمین.مثل زمانی که اعتماد یک نفر رو از دست میدیم.مثل زمانی که عشق کسی رو از دست میدیم. اما تمام این از دست دادن ها ماله زمانیه که از اول چیزی رو داشته باشیم. اما اگر چیزی از اول وجود نداشت چی؟ اونوقت دیگه درد نمیکشیم؟ یعنی دیگه عذابی در کار نیست؟ پس چرا اون هنوز داشت درد میکشید؟ چرا هنوزامید داشت وقتی در اتاق باز میشد کسی به کمکش بیاد در حالی که میدونست قراره درد جدیدی رو تجربه کنه؟ ایا کسی برای نجات جیمین میومد؟ ایا تهیونگ موفق به گرفتن انتقام مرگ پدرش میشد؟ ورژن کوکمین هم داره و میتونید ازش لذت ببرید. mary999
You may also like
Slide 1 of 10
TENSION🍷(vkook) cover
more than a bestfriend +18 [completed] cover
A sense of revenge cover
𝘜𝘯𝘥𝘦𝘳𝘸𝘦𝘢𝘳 𝘓𝘰𝘰𝘬𝘴 𝘉𝘦𝘵𝘵𝘦𝘳 𝘞𝘩𝘦𝘯 𝘐𝘵'𝘴 𝘖𝘧𝘧 ! (ترجمه) cover
Fell in love with the devil!🥀🩸 cover
bailemos cover
𝘙𝘦𝘥 𝘋𝘦𝘴𝘦𝘳𝘵 (ترجمه) cover
✧HOME✧ cover
twelfth dimension cover
love me(ویمین) cover

TENSION🍷(vkook)

34 parts Ongoing

تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst Couple: vkook ،....secret ♡ Setayesh* این اولین تجربه فیک نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی