« همون حرفا... » - 𝖲𝖺𝖽𝖺𝖿, - Wattpad

« همون حرفا... »

OKUNANLAR 10
Oylar 7
Bölümler 5

OKUNANLAR 10
Oylar 7
Bölümler 5

daily dark mood text

ذهنم شلوغه، روحم خسته و خاموش
هم خودم مینویسم و هم نمینویسم.Tüm hakları saklıdır

daily dark mood text

İçindekiler

5 bölüm

Eklemek için kaydolun « همون حرفا... » kütüphanenize ekleyin ve güncellemeleri alın

or

İçerik Rehberi

Ayrıca sevebilecekleriniz

Maralfarsakhi tarafından yazılmış baby boy💫 adlı hikaye

دنیایی که مردم یه کسی رو از خودشون ضعیف تر پیدا میکنن ازش سواستفاده میکنن......

user92461624 tarafından yazılmış اسم فیک: خیانت adlı hikaye

کاپل ها:تهگی ،ویکوک ،کوکمین "خلاصه فیک" یونگی بادیگارد شخصی تهیونگه و یه شب که تهیونگ مست میکنه با یونگی میخوابه اما نمیدونه که یونگی رحم پنهان داره برای همین یونگی از تهیونگ حامله میشه و وقتی تهیونگ میفهمه بچه را از یونگی میگیره و پنج سال بعد یونگی و تهیونگ هما تو کافه ای که یونگی کار میکرده میبینن و یونگی پسرش ته سان را میبینه اما بنظرتون یونگی چیکار میکنه توجه داشته باشین تهگی شیپرها اینجا ویکوک اندازه دو دقیقه میان بعدش میشه تهگی پایان یافته ✔

gemma_n tarafından yazılmış Sweet Melody adlı hikaye

همزاد، همراه،هم سرنوشت

Saiman_is_someone tarafından yazılmış شعر adlı hikaye

شعر بخوانیم.

NazNazim1 tarafından yazılmış امگایه انتخاب شده adlı hikaye

پارک جیمین پسری ساده و اروم. که روز هاشو با شغل ساده کامندی اش میگذرونه و شبا با خوندن و نوشتن داستان هایه تخیلی مورد علاقه اش جیمین ما عاشق دنیاهایه تخیلیه که خودش با قلمش میسازه جهانی پر از موجوداد خارق العاده و عشق هایه ممنوعه چی میشه یک روز بین مرض واقعیت و تخیل گیر بکنه و تویه دنیاییی ک خودش خلق کرده بیدار شه ژانر: امگاروس. طنز. تریسام کاپل اصلی : ویمینکوک کاپل فرعی : نامجین. سپ اگهدخوب حمایت شه و دیده بشه هرشب یا یک شب درمیون پارت میزارم 🥲🌙

KihoCohi tarafından yazılmış Love is an illusion adlı hikaye

ژانر" امگارس عاشقانه اسمارت هیسونگ امگاست ولی حداقل خودش قبول نداره ودنبال یه امگا پولدار وضعیت اپ:.....

SetayeshMaleki0 tarafından yazılmış احساسات ماه adlı hikaye

فصل اول تموم شده ✅ فصل دوم در حال اپ کاپل اصلی :تهکوکیونمین کاپل فرعی: نامجینهوپ ژانر : طنز ، اسمات🔞 ، امپرگ ، اکشن ، فورسام ، مافیایی چند سال از وقتی که علم پیشرفت کرده و کاپل های گی میتونن پیوند رحم کنن و باردار شن میگذره برای همین تعداد کمی ازشون بچه ها یا نوه هاشون میتونن بدون پیوند رحم باردار شن انقد تعدادشون کمه و انگشت شمار که خیلی ها در این باره چیزی نمیدونن *** ×حالا که فکرشو میکنم دو ماه مثل برق و باد گذشت -هوم +درسته زود گذشت ولی ما در راه این اتفاقات چند بار ایست قلبی رو رد کردیم * امیدوارم این اتفاقا وقتی بچه داره بدنیا میاد نیفته -قول اتفاق نیفتادن نمیدیم ولی مطمئن باشین کاملا مواظب تونیم × فقط اگه بچه هام در راه مواظبت چیزیشون بشه پارتون میکنم -+چشم جیمین به اسمون نگاه کرد ×دلم می خواد به ماه دست بزنم +این خواستت یکم سخته ولی نشدنی نیست ، بچه ها بدنیا اومدن می بریمت -پس من یه هماهنگ کنم با ناسا ؟ ×یاا من هرچی گفتم باید انجام بدین ؟ -+اره ×خب کار درستی میکنین ولی این یکی نیاز نیست - مطمئنی ؟ ×مطمئنم -خب اگه اینطوریه که باشه × میدونین چیه از خنگیتون میشه کارخونه تولید برق ساخت -بیب تولید برق نیروگاه داره نه کارخونه +درستش نیروگاه تولید برقه ×حالا هرچی نوه های انیشتین

Iveryblue tarafından yazılmış ᴇᴜᴘʜᴏʀɪᴄ ʜᴀɴɢᴏᴠᴇʀ adlı hikaye

‌ "نمی‌توانستم با مردم صحبت کنم و اگر صحبت می‌کردم، فقط تنهایی‌ام افزون می‌شد. و من دست‌کم تا حدی با وحشتِ تنهایی آشنایم، نه تنهایی در خلوت، بلکه تنهایی در میان مردم. می‌پرسی که در موردِ تنهایی وضع چگونه است؟ تنهایی یگانه هدف من است و بزرگ‌ترین وسوسهٔ من چنانچه که بتوان گفت زندگی‌ام را سازماندهی کرده‌ام... چنان سازمان یافته است تا "تنهایی" در آن احساس آسایش کند." صندوقی از نوشته های کافکا

Kamand00 tarafından yazılmış A love that started with pain..🖤🔥 /..عشقی که با درد شروع شد adlı hikaye

( تکمیل شده) جیسونگ پسری که پدرش تویه قمار سرش شرط بندی کرده بود و باخته بود. باید وسایلشو جم میکرد و به خونه یه اون غریبه میرفت... به گفته هایه پدرش اون قریبه خوده شیطانه.. اما کی میدونه شاید تویه اون خونه دوست بچگیش رو ببینه.. شاید تویه اون خونه عاشق شه.. . _هقق خواهش میکنم.. هققققق نکن.. هق توروخدا... هق... جونه هرکی دوست داری... هققققق +من کسیو دوست ندارم.. . . _فلیکس بیا از اینجا فرار کنیم. از دست این شیطانا فرار کنیم ÷جیسونگ.. هق.. جیسونگ من میترسم... . . +نونو.. اخه همینطوری بکشمت که حال نمیده.. مرگ برایه شما عوضیا یه پاداشه.. اول از همه باید یه ویدیو ازت بگیرم که از همه عذرخواهی کنی . . +پس چی؟ بیا کمکم کن تا بریم تیمارستان.. •هق.. هیونگ اینطوری نگو دیگهه . ژانر:مافیا، خشن، صحنه هایه اسمات و ضربو شتم کاپل ها:مینسونگ، هیونلیکس.. روز آپ:دوشنبه ها نویسنده:kamand

Aliceinhermind tarafından yazılmış Poor Things | بیچارگان adlı hikaye

و راه چاره من تراوش واژگان بود تا بتوانم دستانم را به قطره ای آب برسانم، تن تشنه و روح محزون است، چشمه ای پاک هستی.

Ayrıca sevebilecekleriniz

Slide 1 of 10

baby boy💫 cover

اسم فیک: خیانت cover

Sweet Melody cover

امگایه انتخاب شده cover

Love is an illusion cover

احساسات ماه cover

ᴇᴜᴘʜᴏʀɪᴄ ʜᴀɴɢᴏᴠᴇʀ cover

A love that started with pain..🖤🔥 /..عشقی که با درد شروع شد cover

Poor Things | بیچارگان cover

baby boy💫

دنیایی که مردم یه کسی رو از خودشون ضعیف تر پیدا میکنن ازش سواستفاده میکنن......

Daha fazla bilgi