○ 𝕱𝖗𝖔𝖟𝖊𝖓 𝖒𝖔𝖔𝖓 ○
  • Reads 5,459
  • Votes 466
  • Parts 27
  • Reads 5,459
  • Votes 466
  • Parts 27
Complete, First published Jun 12, 2023
_ رو پیشونیم نوشته عامل مصیبت اما تو میتونی اسمشو بزاری تقدیس گر گناه.

× ت.. تو کی هستی؟

_ شاهزاده ی جهنمی که تو قراره داخلش بسوزی


خلاصه : 
+ جی..جین چی‌داری میگی؟ منظورت چیه من‌نمیخوام ازدواج‌کنم

* این یه انتخاب نیس و اون.. اون یه ادم عادی نیس.. شک دارم اصلا ادم باشه ؛ اون مامور کابوسیه که هیچکس نمیخواد باهاش رو به رو بشه و حالا تو مجبوری باهاش ازدواج کنی...

ژانر : امگاورس ، ازدواج اجباری ، جنایی ، کمدی ، اسمات

به قلم مرلین دراکر

🥇boy×girl
All Rights Reserved
Sign up to add ○ 𝕱𝖗𝖔𝖟𝖊𝖓 𝖒𝖔𝖔𝖓 ○ to your library and receive updates
or
#4ازدواج
Content Guidelines
You may also like
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ by FK_Spoiler
50 parts Complete
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد کرد و بالاخره موفق شد چیزی به جز تاریکی ببینه. مردی خودش رو وارد تاریکی که اطرافش بود کرد اما همچنان چهره‌اش واضح نبود. ناگهان چراغ های تو اتاق روشن شدن و بخاطر یهویی بودنش، پلک هاش رو روی هم فشرد. کمی بعد دوباره پلک هاش رو از هم باز کرد و بعد از چند بار پلک زدن موفق به دیدن چهره‌ی مرد شد. مردمک های لرزونش روی چهره‌اش ثابت موندن. نمی‌تونست چهره‌ای که مقابلش قراره داره رو درک کنه. احتمال هر چیزی رو می‌داد به جز اینکه اون، شخصی باشه که گیرش انداخته! زیر لب زمزمه‌وار گفت: -تو!؟ همه‌ی این ها زیر سر تو بود؟ من تمام این مدت دنبال تو بودم؟ 𝒃𝒐𝒚×𝒈𝒊𝒓𝒍 ↜ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 ⊹ 𝑺𝒎𝒖𝒕 ⋆ 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚⭒ #𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 / #𝑭𝒖𝒍𝒍 #🄺 𝟏𝟓/𝟏𝟐/𝟐𝟎𝟐𝟎
Last decision by Sarinaf9
41 parts Complete
Last decision : تصمیم آخر ژانر : عاشقانه - درام -انگست -جنایی -اسمات - معمایی ‌خلاصه‌ای از فیکشن: درد؟ کینه؟ انتقام ؟ تو نمیتونی همه رو با هم درک کنی و باهاشون بزرگ بشی چون یه بچه ی پنج ساله نیستی که پدر و مادرش رو جلوی چشماش به قتل رسوندن --- چی میشه اگه انتخاب های زیادی نداشته باشی؟ چی میشه اگه آدم های اطرافت متفاوت با چیزی باشن که انتظار داری؟! ازدواج یا مرگ؟ میتونی حسش کنی ؟ ✅بخش هایی از فیک ✅ بسته شدن چشمای اون زن فرتوت تنها ذره ی روشن وجودشو خاموش کرد و این آغاز تاریکی جونگ کوک و امپراتوری خونینش بود --- مرد مسن دستشو روی شونه ی جونگ کوک گذاشت :" دوباره که قرار نیست سرکشی کنی؟ به اندازه کافی برای تهیونگ اینکار رو کردی --- یکی از اونا از روی صندلیش بلند شد :" اینکه یه زن مسئولیت کامل باند رو به عهده بگیره اشتباهه..بیوه ی جئون باید زیر دست ما باشه نه توی مقام مشابهی با ما قرار بگیره --- +ن..نیازی نیست گدایی عشقی رو بکنی که داریش برخلاف انتظارش جونگ کوک فقط پوزخندی زد و پشت میز کارش نشست -مطمئنی که دارمش؟ یا فقط دارم خودمو احمق فرض میکنم که مثلا دارمش --- +حقیقت رو بهم بگو.. تو نمیتونی انسان باشی چون خود شیطانی -اشتباه نکن... من... جئون جونگ کوکم 1 #JungKook ❤
You may also like
Slide 1 of 8
Sexy Master 🍷💙•Vkook cover
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ cover
BTS Sᴄᴇɴᴀʀɪ��ᴏ cover
Diavolo cover
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌) cover
Tʜᴇ Wᴇɪʀᴅ Bʟᴀᴄᴋ cover
My Life FF cover
Last decision cover

Sexy Master 🍷💙•Vkook

100 parts Complete

✘ بوک اصلی چنل کیم تهیونگ استاد ادبیات کره دانشگاه ملی سئول. مرد سرد و محکمی که روی درسش کاملا جدیه و با کسی شوخی نداره. جئون جانگکوک پسری از خودراضی و مغرور که خودشو برتر از بقیه میدونه. دانشجویی که با پارتی بازی باباش وارد دانشگاه شده و همه ی درساشم از طریق دانشجوهای دیگه پاس میکنع. چی میشه اگه این دو تا کوه یخ با هم برخورد کنن؟ بالاخره کدومشون تسلیم اون یکی میشه؟ کاپل : ویکوک | کوکوی | سپ | نامجون(دختر) ژانر : اسمات