𝙈𝙚𝙩𝙖𝙣𝙤𝙞𝙖 | 𝙈𝙞𝙣𝙞 𝙁𝙞𝙘𝙩𝙞𝙤𝙣 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝙔𝙞𝙕𝙝𝙖𝙣 , 𝘽𝙅𝙔𝙓 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨 , 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 , 𝙎𝙢𝙪𝙩 ~ جان: "من.. خب.. نمیدونم چی بگم.. صبر کن از کجا اسممو میدونی؟" پسر: "من همه چیزو راجبت میدونم جان ، شیائو جان ، ۲۸ سالته ، پدرت جز تاجرای قدرتمند چینه و به خانواده رهبر پک اینجا نزدیکه ، یه خواهر کوچکتر و یه برادر بزرگتر داری ، از یه پدر و مادر آلفایی و خواهر و برادرتم آلفان اما تو امگایی ، به کشیدن چیزای مختلف روی کاغذ علاقه ی زیادی داری ، متنفری ازینکه به خاطر امگا بودنت ضعیف میدوننت و به هیچ وجه یه امگای مطیع نیستی ، بازم لازمه ادامه بدم؟" جان: "هی هی تو کی هستی؟" پسر: "شاید یکی که از ۱۷ سالگی دوستت داره..؟" ~ های. زیاد جرعت نداشتم فیکشنامو تو واتپد آپ کنم چون یکم نگران کنندهست که دیگران اهمیتی به چیزی که نوشتی ندن ولی خب دلو زدم به دریا و اونقدرم امید ندارم که بهش خیلی توجه شه.. ممنونم ازتون اگه میخونیدش🥲😂💜